حمایت از کودکان بازمانده از تحصیل: نقش محوری آموزش و پرورش (با تأکید بر ماده ۶ قانون حمایت)

فهرست عناوین مطلب
- حمایت از کودکان بازمانده از تحصیل: نقش محوری آموزش و پرورش (با تأکید بر ماده ۶ قانون حمایت)
- بازماندگی از تحصیل: ابعاد و علل
- ماده ۶ قانون حمایت از اطفال و نوجوانان: مبنای قانونی حمایت
- نقش محوری آموزش و پرورش: فراتر از مدرسه
- ۱. شناسایی و رصد دقیق:
- ۲. اقدامات پیشگیرانه:
- ۳. مداخلات بازگرداننده:
- ۴. حمایتهای پس از بازگشت:
- چالشها و راهکارها
- نتیجهگیری
حمایت از کودکان بازمانده از تحصیل: نقش محوری آموزش و پرورش (با تأکید بر ماده ۶ قانون حمایت)
تحصیل، حق بنیادین هر کودک و شاهراه اصلی رسیدن به آیندهای روشن و برابر است. اما متأسفانه، هر ساله تعداد قابل توجهی از کودکان، به دلایل مختلف از جمله فقر، کار کودک، مشکلات خانوادگی، مهاجرت، بیماری و عدم دسترسی به امکانات آموزشی، از چرخه تحصیل باز میمانند.
این پدیده نه تنها به از دست رفتن فرصتهای فردی منجر میشود، بلکه سرمایههای انسانی جامعه را نیز به خطر میاندازد. در ایران، قانون حمایت از اطفال و نوجوانان (مصوب ۱۳۹۹) گامی مهم در راستای حمایت حقوقی از کودکان برداشته است.
این مقاله با تمرکز بر ماده ۶ قانون حمایت از اطفال و نوجوانان، به بررسی ابعاد مختلف حمایت از کودکان بازمانده از تحصیل و بهویژه نقش محوری آموزش و پرورش در این راستا میپردازد.
بازماندگی از تحصیل: ابعاد و علل
بازماندگی از تحصیل به وضعیتی اطلاق میشود که کودک در سن تحصیل قرار دارد اما بنا به هر دلیلی در هیچ مقطع تحصیلی ثبتنام نکرده یا پس از ثبتنام، مدرسه را ترک کرده است. این پدیده در ایران ریشههای متعددی دارد:
- فقر و مشکلات اقتصادی: مهمترین عامل بازماندگی از تحصیل، فقر خانواده است. کودکان به دلیل نیاز به کار برای تأمین معیشت خانواده یا عدم توانایی پرداخت هزینههای جانبی تحصیل (حتی در مدارس دولتی) از مدرسه محروم میشوند.
- کار کودک: پدیده کار کودک، چه در خیابان و چه در کارگاهها، مستقیماً با بازماندگی از تحصیل گره خورده است.
- محیط فرهنگی و اجتماعی: نگاههای سنتی، بهویژه در مناطق محروم و روستاها، گاه منجر به ترجیح ازدواج زودرس دختران یا سپردن آنها به کارهای خانه میشود.
- عدم دسترسی به امکانات آموزشی: بهویژه در مناطق روستایی و دورافتاده، فقدان مدرسه، معلم یا امکانات حملونقل میتواند مانع تحصیل شود.
- بیماری و معلولیت: بیماریهای طولانیمدت یا انواع معلولیتها در صورت عدم حمایت کافی، به بازماندگی از تحصیل منجر میشوند.
- مهاجرت و حاشیهنشینی: جابجایی خانوادهها، بهویژه مهاجرتهای بدون برنامهریزی به حاشیه شهرها، میتواند باعث عدم ثبتنام کودکان شود.
- مشکلات خانوادگی: طلاق، اعتیاد والدین، بدسرپرستی و سایر آسیبهای خانوادگی نیز نقش مهمی در این زمینه دارند.
ماده ۶ قانون حمایت از اطفال و نوجوانان: مبنای قانونی حمایت
ماده ۶ قانون حمایت از اطفال و نوجوانان بیان میدارد: “هر کس موجبات بازماندن از تحصیل طفل یا نوجوان را فراهم نماید، یا با علم به وقوع این امر، از اقدامات حمایتی لازم امتناع کند، به مجازات حبس درجه شش محکوم میشود.”
این ماده قانونی، اهمیت تحصیل را تا آنجا بالا میبرد که بازماندن از آن را جرمانگاری کرده و برای عاملان یا کسانی که از اقدامات حمایتی خودداری میکنند، مجازات تعیین نموده است.
هدف اصلی این ماده، ایجاد الزام قانونی برای خانوادهها، نهادها و مسئولان در راستای تضمین حق تحصیل کودکان است. این ماده در واقع، مسئولیتپذیری اجتماعی و سازمانی را در قبال پدیده بازماندگی از تحصیل پررنگتر میکند.
نقش محوری آموزش و پرورش: فراتر از مدرسه
آموزش و پرورش به عنوان متولی اصلی تعلیم و تربیت در کشور، نقشی بیبدیل در پیشگیری و مداخله در پدیده بازماندگی از تحصیل دارد. این نقش تنها محدود به داخل کلاسهای درس نیست، بلکه ابعاد گستردهتری را در بر میگیرد:
۱. شناسایی و رصد دقیق:
- سامانه یکپارچه اطلاعات دانشآموزی: آموزش و پرورش باید با ایجاد و بهروزرسانی سامانههای جامع، تمام کودکان در سن تحصیل را رصد کرده و موارد بازماندگی یا ترک تحصیل را شناسایی کند.
- همکاری بینبخشی: همکاری با نهادهایی مانند ثبت احوال، بهزیستی، کمیته امداد، وزارت بهداشت و نیروی انتظامی برای تبادل اطلاعات و شناسایی دقیقتر کودکان بازمانده.
- تیمهای محلی رصد: تشکیل گروههای متشکل از معلمان، مدیران مدارس، مددکاران اجتماعی و افراد محلی برای شناسایی حضوری کودکان بازمانده از تحصیل در مناطق محروم.
۲. اقدامات پیشگیرانه:
- پشتیبانی مالی و تحصیلی: ارائه بستههای حمایتی (لوازم التحریر، تغذیه، سرویس ایاب و ذهاب) به خانوادههای نیازمند برای کاهش بار مالی تحصیل.
- مدارس پویا و جذاب: ایجاد محیط آموزشی شاد، جذاب و دانشآموزمحور که انگیزه حضور و ماندگاری کودکان را افزایش دهد.
- آموزش والدین: برگزاری کارگاههای آموزشی برای والدین در مورد اهمیت تحصیل، حقوق کودکان و روشهای حمایت از فرزندانشان.
- مدارس شبانهروزی و روستامرکزی: گسترش این نوع مدارس در مناطق دورافتاده برای تسهیل دسترسی به آموزش.
- برنامههای تغذیهای در مدارس: تأمین یک وعده غذایی گرم یا صبحانه میتواند در جذب و نگهداری دانشآموزان موثر باشد.
۳. مداخلات بازگرداننده:
- مددکاری اجتماعی در مدارس: حضور فعال مددکاران اجتماعی در مدارس برای شناسایی مشکلات دانشآموزان در معرض خطر و ارائه مشاوره و حمایتهای لازم به دانشآموز و خانواده.
- برنامههای جبرانی و تحصیلی: ارائه کلاسهای جبرانی، دورههای فشرده یا برنامههای آموزشی منعطف برای کودکانی که برای مدت طولانی از تحصیل بازماندهاند و نیاز به جبران عقبماندگی دارند.
- روابط عمومی قوی: ایجاد سازوکار برای گزارشدهی مردمی در مورد کودکان بازمانده از تحصیل و پیگیری سریع این گزارشها.
- همکاری با سازمانهای مردمنهاد (سمنها): استفاده از ظرفیت سمنهای فعال در حوزه کودک برای شناسایی، جذب و حمایت از کودکان بازمانده.
۴. حمایتهای پس از بازگشت:
- پایش و نظارت مستمر: پس از بازگشت کودک به مدرسه، نظارت بر وضعیت تحصیلی و روانی او و ارائه حمایتهای لازم برای پیشگیری از ترک تحصیل مجدد.
- مشاوره فردی و گروهی: ارائه خدمات مشاوره برای کمک به کودک در سازگاری با محیط مدرسه و حل مشکلات احتمالی.
- حمایت از خانواده: ارائه خدمات حمایتی و مشاورهای به خانوادهها برای پایدارسازی حضور کودک در مدرسه.
چالشها و راهکارها
با وجود مواد قانونی حمایتی و نقش آموزش و پرورش، چالشهایی نیز در این مسیر وجود دارد:
- ضعف در هماهنگی بینبخشی: عدم انسجام کافی بین نهادهای دولتی و غیردولتی در شناسایی و حمایت.
- کمبود بودجه و منابع: محدودیتهای مالی برای اجرای برنامههای حمایتی و توسعه زیرساختها.
- نقص در دادهها و آمار: عدم دسترسی به آمار دقیق و بهروز از تعداد و دلایل بازماندگی از تحصیل.
- عدم آگاهی جامعه: ناآگاهی برخی خانوادهها از حقوق تحصیلی فرزندان و پیامدهای بازماندگی از تحصیل.
برای غلبه بر این چالشها، راهکارهای کلیدی عبارتند از:
- ایجاد شورای عالی هماهنگی: تشکیل شورایی با حضور نمایندگان عالیرتبه از تمامی نهادهای مرتبط با دستور کار مشخص و اختیارات لازم.
- تخصیص بودجه پایدار: اختصاص ردیف بودجه مشخص و کافی در بودجه سالانه برای برنامههای حمایت از کودکان بازمانده از تحصیل.
- نظارت دقیق بر اجرای ماده ۶: فعالسازی دادسراهای ویژه حمایت از کودکان و تشدید نظارت بر اجرای این ماده قانونی.
- آگاهیبخشی عمومی: برگزاری کمپینهای ملی و محلی برای افزایش آگاهی عمومی در مورد اهمیت تحصیل و پیامدهای بازماندگی از آن.
نتیجهگیری
حمایت از کودکان بازمانده از تحصیل، فراتر از یک وظیفه اجتماعی، یک ضرورت ملی است. ماده ۶ قانون حمایت از اطفال و نوجوانان ابزار قدرتمندی را در اختیار نظام حقوقی و اجرایی کشور قرار داده است تا از حق تحصیل کودکان صیانت کند. در این میان، آموزش و پرورش نه تنها مسئولیت مستقیم در شناسایی و بازگرداندن این کودکان دارد، بلکه باید با یک رویکرد جامع، پیشگیرانه و با همکاری تمامی نهادهای مرتبط، شرایطی را فراهم آورد که هیچ کودکی در ایران از نعمت تحصیل محروم نماند.
تنها با تلاش همگانی و نگاهی مسئولانه میتوانیم شاهد آیندهای باشیم که در آن، هر کودک ایرانی، بدون هیچ مانعی، فرصت بهرهمندی از آموزش و تحقق استعدادهایش را داشته باشد.
