فرسودگی شغلی و سلامت روان؛ بحران خاموش در صف مقدم مددکاری اجتماعی

فرسودگی شغلی و سلامت روان؛ بحران خاموش در صف مقدم مددکاری اجتماعی

مقدمه: کار طاقت‌فرسای یاری‌رسانی

مددکاران اجتماعی در خط مقدم مواجهه با آسیب‌پذیرترین افراد جامعه قرار دارند؛ از بحران‌های خانوادگی و فقر گرفته تا پیامدهای جنگ و تغییرات اقلیمی.

ماهیت کار آن‌ها، که آمیخته با همدلی عمیق، حل تعارضات پیچیده و مواجهه مستمر با تروماهای انسانی است، همواره این حرفه را در معرض خطر بالای فرسودگی شغلی و فشار روانی قرار داده است.

با این حال، گزارش‌های اخیر از انجمن‌های معتبر جهانی، به‌ویژه انجمن مددکاران اجتماعی بریتانیا (BASW) و فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی (IFSW)، نشان می‌دهد که سطح این بحران به دلیل سلسله‌ای از حوادث جهانی (مانند همه‌گیری‌ها، درگیری‌ها و رکودهای اقتصادی) به شدت افزایش یافته و اکنون به یک بحران سلامت روان تبدیل شده است که موجودیت نظام‌های رفاهی را تهدید می‌کند.

ابعاد جهانی فرسودگی: دلایل و پیامدها

تشدیدکننده‌های جهانی فشار روانی

بحران‌های اخیر، که بسیاری از آنها به طور همزمان رخ داده‌اند، بار کاری و روانی مددکاران را چند برابر کرده است:

  • همه‌گیری کووید-۱۹: مددکاران مجبور بودند در شرایط ناامن، پروتکل‌های جدید را رعایت کنند، با افزایش شدید موارد خشونت خانگی، سوءمصرف مواد و تنهایی سالمندان کنار بیایند و در عین حال، خود نیز با ترس از بیماری و فقدان عزیزانشان دست و پنجه نرم کنند.

  • بحران‌های اقتصادی و تورم: افزایش فقر و نابرابری در سطح جهانی، تقاضا برای خدمات اجتماعی را بالا برده، در حالی که بودجه سازمان‌ها اغلب کاهش یافته است. این امر به معنای کار بیشتر با منابع کمتر است.

  • پیامدهای جنگ و درگیری: در بسیاری از مناطق، مددکاران اجتماعی اولین افرادی هستند که با پناهجویان، آوارگان و قربانیان تروماهای جنگی کار می‌کنند، که خود منجر به آسیب ثانویه (Secondary Trauma) می‌شود.

پیامدهای کلیدی فرسودگی

فرسودگی شغلی تنها یک مشکل فردی نیست، بلکه یک مشکل سیستمی است که کل نظام رفاهی را مختل می‌کند:

  • کاهش کیفیت خدمات: مددکاران خسته، کمتر قادر به ارائه همدلی مؤثر و قضاوت‌های پیچیده هستند، که این امر مستقیماً بر کیفیت زندگی مددجویان تأثیر می‌گذارد.

  • نرخ بالای ترک شغل (Turnover Rate): گزارش‌ها نشان می‌دهد که فرسودگی عامل اصلی خروج متخصصان باتجربه از این حرفه است. این موضوع منجر به کمبود نیروی کار، افزایش بار بر دوش باقی‌مانده‌ها و نیاز به آموزش مداوم نیروی جدید می‌شود.

  • افزایش هزینه‌های سیستمی: جایگزینی و آموزش مددکاران جدید پرهزینه است. علاوه بر این، مسائل سلامت روان خود کارکنان (غیبت‌های طولانی‌مدت به دلیل بیماری) فشار مالی را بر سازمان‌ها افزایش می‌دهد.

صدای انجمن‌های تخصصی: تمرکز گزارش‌های BASW

گزارش‌های انجمن‌های بزرگی مانند انجمن مددکاران اجتماعی بریتانیا (BASW) و نهادهای مشابه در سایر کشورها، بر ضرورت اقدام فوری تأکید دارند. این گزارش‌ها معمولاً بر محورهای زیر متمرکز هستند:

  • بار کاری غیرقابل مدیریت: حجم پرونده‌های هر مددکار اغلب به حدی می‌رسد که استانداردها و اخلاق حرفه‌ای را نقض می‌کند.

  • فقدان حمایت سازمانی: بسیاری از مددکاران گزارش می‌دهند که حمایت کافی از سوی مدیران ارشد برای مدیریت فشار کار، دریافت نمی‌کنند.

  • حقوق و مزایای نامتناسب: در مقایسه با استرس و مسئولیت بالای کار، دستمزدها و مزایا اغلب انگیزه‌ای برای ماندن در این حرفه ایجاد نمی‌کند.

  • نیاز به نظارت حرفه‌ای (Supervision) مؤثر: نهادهای نظارتی باید فرصت‌های کافی و باکیفیت برای تخلیه عاطفی و بازنگری در عملکرد حرفه‌ای را فراهم آورند.

تحلیل مددکار نیوز: رویکرد سیستمیک به رفاه مددکار

اگرچه مددکاران اجتماعی مهارت‌های مقابله (Coping Skills) بالایی دارند، اما انتظار برای حل یک بحران سیستمی از طریق تاب‌آوری فردی غیرمنصفانه و غیرعلمی است. راهکارها باید چندلایه و جامع باشند:

استراتژی‌های سازمانی (کلان)

  1. استانداردسازی حجم کار: تعیین سقف‌های الزام‌آور برای تعداد پرونده‌هایی که یک مددکار می‌تواند همزمان مدیریت کند، به منظور حفظ کیفیت و سلامت کارکنان.

  2. سرمایه‌گذاری در فناوری: استفاده از هوش مصنوعی و اتوماسیون برای کاهش کارهای اداری و بوروکراتیک، تا مددکاران زمان بیشتری را صرف کار مستقیم با مددجویان کنند.

  3. ایجاد ساختارهای حمایتی رسمی: ارائه برنامه‌های کمک به کارکنان (EAP)، بیمه‌های سلامت روان جامع، و مرخصی‌های با حقوق برای بازیابی روانی.

تقویت حمایت‌های حرفه‌ای (میانی)

  1. نظارت حمایتی (Supportive Supervision): تبدیل جلسات نظارت از یک فرآیند صرفاً اداری به یک فضای امن برای پردازش احساسات، تروماها و دغدغه‌های اخلاقی.

  2. گروه‌های همتا-محور (Peer Support Groups): تسهیل گروه‌های حمایتی که توسط مددکاران همکار اداره می‌شوند، برای به اشتراک‌گذاری تجربیات و کاهش احساس انزوا.

  3. آموزش مهارت‌های تنظیم هیجان: گنجاندن دوره‌های تخصصی مدیریت استرس، تمرینات ذهن‌آگاهی (Mindfulness) و تکنیک‌های مراقبت از خود (Self-Care) در برنامه‌های آموزش ضمن خدمت.

نقش مددکاران در حمایت از خود (خرد)

در کنار تغییرات سازمانی، مددکاران نیز باید به طور فعالانه از رفاه خود محافظت کنند:

  • تعیین مرزهای حرفه‌ای: یادگیری نه گفتن به حجم کار اضافه و ترک کار در زمان مقرر برای حفظ تعادل کار-زندگی.

  • خودآگاهی مستمر: شناسایی نشانه‌های اولیه فرسودگی، شامل بدبینی، خستگی مزمن و کاهش موفقیت شغلی.

  • جستجوی حمایت حرفه‌ای: در صورت لزوم، بدون شرم و هراس از انگ، از خدمات روان‌درمانی و مشاوره تخصصی استفاده کنند.

نتیجه‌گیری: مسئولیت مشترک برای حفظ حرفه

گزارش‌های جهانی پیرامون افزایش فرسودگی شغلی مددکاران اجتماعی زنگ خطری جدی است. اگر جامعه و سازمان‌های رفاهی نتوانند از کسانی که وظیفه مراقبت از آسیب‌پذیرترین اعضای جامعه را بر عهده دارند، حمایت کنند، کل زیرساخت‌های اجتماعی در معرض فروپاشی قرار خواهند گرفت.

سلامت و رفاه مددکاران اجتماعی دیگر یک موضوع فرعی نیست، بلکه یک الزام استراتژیک برای حفظ عدالت اجتماعی و پایداری خدمات رفاهی در سطح جهانی است. این مسئولیت مشترک دولت‌ها، سازمان‌ها، و خود جامعه حرفه‌ای است که اطمینان حاصل کنند یاری‌رسانان، خود نیز یاری دریافت کنند.

فرسودگی شغلی و سلامت روان؛ بحران خاموش در صف مقدم مددکاری اجتماعی
فرسودگی شغلی و سلامت روان؛ بحران خاموش در صف مقدم مددکاری اجتماعی
رسانه تاب آوری ایران رسانه تاب آوری ایران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا