زنگ خطر: فروپاشی اعتماد عمومی و تهدید امنیت روانی اجتماعی

زنگ خطر: فروپاشی اعتماد عمومی و تهدید امنیت روانی اجتماعی

مقدمه: اخلاق، ستون نامرئی جامعه

اخلاق، مجموعه‌ای از ارزش‌ها و هنجارهای مشترک، به مثابه چسب نامرئی، جامعه را منسجم نگه می‌دارد و شالوده اصلی «امنیت روانی اجتماعی» را تشکیل می‌دهد.

امنیت روانی اجتماعی، به معنای احساس اطمینان فرد به قابلیت پیش‌بینی رفتار دیگران، اجرای عدالت، و وجود محیطی امن برای مشارکت و تعامل است.

در شرایط کنونی که مرز میان زندگی خصوصی و عمومی کمرنگ شده و رسانه‌ها به سرعت افشاگری‌هایی را پیرامون تخلفات اخلاقی یا رفتاری افراد سرشناس، به‌ویژه چهره‌های هنری، منتشر می‌کنند، این ستون نامرئی در معرض فرسایش قرار گرفته است.

سؤال حیاتی این است: در پی این افشاگری‌ها، زمانی که الگوهای شناخته‌شده نیز دچار لغزش می‌شوند، چگونه می‌توان به بافتار عمومی جامعه اطمینان کرد؟ این مقاله تأثیر این روند را بر سرمایه اجتماعی و سلامت روانی فردی و جمعی مورد تحلیل قرار می‌دهد.

فروپاشی اعتماد اجتماعی: به چه کسی می‌توان اطمینان کرد؟

اعتماد، بنیادین‌ترین عنصر هر جامعه‌ای است. جامعه‌ای که در آن اعتماد متقابل میان افراد و نهادها کاهش یابد، مستعد افزایش فردگرایی افراطی، بدبینی و در نهایت فروپاشی «سرمایه اجتماعی» خواهد بود.

افشاگری‌های رسانه‌ای درباره سوءرفتار افراد مشهور، تأثیری فراتر از خود آن شخص دارد. این افراد به دلیل جایگاهشان، ناخودآگاه به عنوان نمایندگان موفقیت و کمال انسانی در ذهن مخاطب نقش می‌بندند.

وقتی این نماینده دچار شکست اخلاقی می‌شود، شوک ایجاد شده عمومی است و پیامد آن گسترش این ذهنیت در جامعه است که: “اگر این فرد مورد احترام نیز غیرقابل اعتماد است، پس چه کسی قابل اعتماد خواهد بود؟”

نتیجه این امر، کاهش میل به همکاری، افزایش احتیاط مفرط در تعاملات روزمره، و کاهش مشارکت مدنی است؛ وضعیتی که به طور مستقیم، احساس امنیت درونی شهروندان را هدف قرار می‌دهد.

چهره‌های هنری، رسانه و اثر دومینو

افراد مشهور، به‌ویژه هنرمندان، صرفاً بازیگر یا خواننده نیستند؛ بلکه حاملان بخش مهمی از فرهنگ و ارزش‌های جامعه محسوب می‌شوند.

شکست اخلاقی آن‌ها از طریق رسانه‌های مدرن (چه رسمی و چه شبکه‌های اجتماعی) با سرعت نور منتشر می‌شود و اثر دومینو را به دنبال دارد.

رسانه‌ها در این میان نقش دوگانه‌ای ایفا می‌کنند:

  1. آگاهی‌بخشی و پاسخگویی: رسانه با افشاگری، وظیفه اجتماعی خود مبنی بر به چالش کشیدن قدرت و شهرت را انجام می‌دهد و افراد را وادار به پاسخگویی می‌کند.
  2. فرسایش روانی: حجم بالای اخبار منفی و جنجال‌ها، می‌تواند منجر به پدیده‌ای به نام «خستگی از همدردی» (Compassion Fatigue) و «عادی‌سازی بدبینی» شود. فرد دائم در معرض شکست اخلاقی است، که این امر، خوش‌بینی ذاتی نسبت به طبیعت انسان را زایل می‌کند.

اثر نهایی این تعامل میان شهرت و رسانه، افزایش بدبینی ساختاری در جامعه است؛ یک بدبینی که نه تنها به آن فرد مشهور، بلکه به نهادهای اجتماعی، حرفه‌ها و حتی روابط شخصی سرایت می‌کند.

امنیت روانی اجتماعی در معرض خطر

ناامنی روانی اجتماعی زمانی ایجاد می‌شود که فرد باور کند محیط اجتماعی او غیرقابل پیش‌بینی، ناعادلانه یا پر از خطر است. سقوط اخلاقیات در سطح عمومی دقیقاً این باور را به لرزه در می‌آورد. پیامدهای روان‌شناختی این بحران شامل موارد زیر است:

  • اضطراب و انزوا: شهروندان برای محافظت از خود در برابر آسیب‌های احتمالی یا فریب، تمایل به انزوا، گوشه‌گیری و کاهش تعاملات عمیق اجتماعی پیدا می‌کنند.
  • عادی‌سازی ریاکاری: مشاهده مداوم فاصله میان ظاهر و باطن (آنچه فرد مشهور در رسانه نشان می‌دهد و آنچه در واقعیت انجام داده است)، به مرور زمان ریاکاری را در لایه‌های جامعه عادی می‌کند و معیارها برای تمایز اخلاقی را کاهش می‌دهد.
  • افزایش استرس اجتماعی: تلاش دائم برای ارزیابی این‌که چه کسی قابل اعتماد است و چه کسی نیست، بار شناختی و استرس فردی را بالا می‌برد و انرژی روانی‌ای را که باید صرف رشد و بهره‌وری شود، صرف دفاع و احتیاط می‌کند.

نتیجه‌گیری: از نقد به مسئولیت‌پذیری

سقوط اخلاقیات در جامعه، همانطور که افشاگری‌های رسانه‌ای نشان می‌دهند، صرفاً یک موضوع خبری نیست؛ بلکه یک زنگ خطر جدی برای سلامت اجتماعی و فردی است.

برای خروج از این وضعیت، که ماهیتی کاملاً فرهنگی و اجتماعی دارد و نه سیاسی، لازم است تمرکز جامعه از مصرف صرف اخبار جنجالی به سمت اقدام‌های سازنده هدایت شود:

  1. تقویت سواد رسانه‌ای: شهروندان باید قادر باشند میان «خطای فردی» و «فروپاشی سیستمی» تمایز قائل شوند و تحلیل خود را تنها بر اساس واکنش‌های هیجانی استوار نکنند.
  2. تأکید بر آموزش اخلاقی: نهادهای آموزشی، فرهنگی و خانواده‌ها باید محوریت آموزش اخلاق عملی، مسئولیت‌پذیری و تفاوت میان شهرت و شخصیت را پررنگ سازند.
  3. ترویج قهرمانان محلی و واقعی: جامعه باید توجه خود را از چهره‌های مجازی و دور از دسترس، به سمت افرادی در محیط‌های کوچک‌تر که رفتار اخلاقی را در عمل نشان می‌دهند، سوق دهد تا الگوهای واقعی و قابل اتکایی برای نسل‌های آتی فراهم شود.

بازسازی اعتماد یک فرآیند زمان‌بر است که در نهایت، نیازمند تغییر نگرش از مصرف منفعلانه رسانه به مشارکت فعال و مسئولانه در تعیین استانداردهای اخلاقی در تمامی لایه‌های اجتماعی است.

زنگ خطر: فروپاشی اعتماد عمومی و تهدید امنیت روانی اجتماعی
زنگ خطر: فروپاشی اعتماد عمومی و تهدید امنیت روانی اجتماعی
رسانه تاب آوری ایران رسانه تاب آوری ایران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا