نقش راهبردی سازمان بهزیستی در ارتقاء تابآوری ملی در فضای مجازی
رویکردی پروتکلیزه و بلندمدت
فهرست عناوین مطلب
- نقش راهبردی سازمان بهزیستی در ارتقاء تابآوری ملی در فضای مجازی
- مقدمه: فضای مجازی، میدان نبرد نوین و ضرورت تابآوری اجتماعی
- بخش اول: دکترین راهبردی نظام در باب فضای مجازی؛ تأکیدات مقام معظم رهبری
- بخش دوم: پتانسیلهای بیبدیل سازمان بهزیستی: از مویرگی تا تخصصی
- الف) گستردگی مویرگی و مراکز چندوجهی
- ب) تخصص بنیادین در آسیبهای اجتماعی و سلامت روان
- ج) دستورالعملها و پروتکلهای موجود برای استانداردسازی
- بخش سوم: طرحهای اجرایی بلندمدت و پروتکلیزه برای تابآوری دیجیتال
- الف) پروتکل ملی «سواد رسانهای-روانی» (Digital Psycho-Media Literacy)
- ب) طرح رصد مویرگی و هشدار زودهنگام آسیبهای سایبری
- ج) برنامهریزی بلندمدت و نهادینهسازی فرهنگی
- نتیجهگیری و افقهای تابآوری
نقش راهبردی سازمان بهزیستی در ارتقاء تابآوری ملی در فضای مجازی
رویکردی پروتکلیزه و بلندمدت
چکیده: فضای مجازی به عنوان یک میدان نبرد نرم و بستری برای جنگ شناختی، مستلزم تقویت تابآوری اجتماعی و فرهنگی کشور است. در این میان، سازمان بهزیستی کشور به دلیل گستردگی مویرگی مراکز و تخصص بنیادین در حوزه آسیبهای اجتماعی و سلامت روان، دارای پتانسیلی بیبدیل برای نهادینهسازی دفاع غیرعامل اجتماعی در برابر هجمههای سایبری است.
این مقاله، ضمن تأکید بر دیدگاههای راهبردی مقام معظم رهبری در خصوص فضای مجازی، مدل اجرایی پروتکلیزهای را پیشنهاد میدهد که از ظرفیتهای سازمان بهزیستی برای تبدیل مراکز چندوجهی به کانونهای تابآوری دیجیتال و اجرای طرحهای بلندمدت و هدفمند بهره میبرد تا انسجام و مقاومت فرهنگی-اجتماعی جامعه در مقابل تهدیدات حسابشده، ارتقاء یابد.
مقدمه: فضای مجازی، میدان نبرد نوین و ضرورت تابآوری اجتماعی
فضای مجازی دیگر صرفاً یک ابزار ارتباطی نیست، بلکه اکوسیستمی است که تمامی ابعاد حیات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جوامع را تحتالشعاع قرار داده است.
در ایران، با توجه به عمق نفوذ اینترنت و شبکههای اجتماعی، این فضا به ابزاری قدرتمند برای شکلدهی افکار عمومی، تغییر الگوهای مصرف و سبک زندگی، و در نهایت، القای هجمههای سازمانیافته با اهداف ژئوپلیتیک تبدیل شده است.
این حملات که اغلب در قالب جنگ نرم، شایعهپراکنی، و تزریق یأس و ناامیدی خود را نشان میدهند، مستقیماً سلامت روانی و انسجام اجتماعی جامعه، به ویژه گروههای آسیبپذیر را هدف قرار میدهند.
تابآوری (Resilience) در این بستر، نه صرفاً توانایی بازگشت به حالت اولیه، بلکه ظرفیت سیستم اجتماعی برای جذب شوکها، تطبیق با شرایط متغیر و بازسازی خود به شکلی قویتر است.
تحقق این سطح از تابآوری نیازمند ساختاری است که بتواند به صورت مستمر و تخصصی، فرآیند توانمندسازی ذهنی و سواد رسانهای جامعه را مدیریت کند. اینجاست که نقش سازمانهای تخصصی اجتماعی مانند بهزیستی بیش از پیش برجسته میشود.
بخش اول: دکترین راهبردی نظام در باب فضای مجازی؛ تأکیدات مقام معظم رهبری
استراتژی کلان کشور در مواجهه با فضای مجازی، ریشه در دیدگاههای مقام معظم رهبری دارد.
ایشان بارها این فضا را به عنوان یک «فرصت بزرگ» در کنار «تهدیدهای بزرگ» توصیف کرده و لزوم برخورد فعالانه و هوشمندانه را مورد تأکید قرار دادهاند. این رویکرد، دلالت بر دو اصل بنیادین دارد:
- اقتدار در مدیریت داخلی: تأکید بر تکمیل و تقویت «شبکه ملی اطلاعات» به عنوان زیرساخت امن و مستقل، نشاندهنده اراده ملی برای مدیریت هوشمندانه دادهها و ترافیک داخلی است.
- دفاع نرم فعال: مقابله با هجمههای فرهنگی و سیاسی از طریق تولید محتوای غنی، جهاد تبیین و ارتقاء سواد رسانهای مردم. ایشان صراحتاً بیان داشتهاند که «اگر ما میدان را خالی بگذاریم، دشمن آن را پر میکند» و این خلاء در حوزه فرهنگ، خانواده و سبک زندگی بیش از هر جای دیگری احساس میشود.
از منظر این دکترین، سازمانهای اجتماعی موظفند نقش خود را نه در مسدودسازی یا انفعال، بلکه در «واکسینه کردن» جامعه ایفا کنند.
این واکسیناسیون اجتماعی در برابر ویروسهای فکری، مستقیماً در حوزه وظایف تخصصی سازمان بهزیستی قرار میگیرد، زیرا مخاطرات فضای مجازی، عمدتاً در قالب افزایش نرخ افسردگی، اعتیاد دیجیتال، تغییرات هویتی و فروپاشی نظام خانواده ظاهر میشوند که همگی جزو مأموریتهای اصلی سازمان بهزیستی هستند.
بخش دوم: پتانسیلهای بیبدیل سازمان بهزیستی: از مویرگی تا تخصصی
سازمان بهزیستی کشور، تنها یک نهاد حمایتی نیست، بلکه یک شبکه تخصصی با دسترسی عمیق به لایههای مختلف جامعه است.
پتانسیلهای این سازمان برای تحقق طرحهای تابآوری دیجیتال در چند محور قابل بررسی است:
الف) گستردگی مویرگی و مراکز چندوجهی
یکی از منحصربهفردترین ظرفیتهای بهزیستی، حضور آن در دورترین نقاط کشور است.
مراکز جامع و چندوجهی تحت نظارت بهزیستی (مانند مراکز اورژانس اجتماعی ۱۲۳، مراکز مشاوره خانواده، مراکز نگهداری و توانبخشی) به صورت «مویرگی» در جریان زندگی روزمره جامعه جاری هستند.
این توزیع جغرافیایی وسیع، برخلاف مراکز متمرکز دولتی، امکان اجرای طرحهای ملی را با لحاظ کردن ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی بومی هر منطقه فراهم میآورد. این مراکز میتوانند به عنوان «ایستگاههای رصد و توانمندسازی تابآوری دیجیتال» عمل کنند.
ب) تخصص بنیادین در آسیبهای اجتماعی و سلامت روان
مأموریت ذاتی سازمان بهزیستی، مقابله با آسیبهای اجتماعی و ارتقاء سلامت روان است. هجمههای فضای مجازی نیز خود را در قالب آسیبهای نوظهور نظیر:
- افزایش خودشیفتگی و اضطراب اجتماعی ناشی از مقایسههای شبکههای اجتماعی.
- تشدید شکاف نسلی بین والدین سنتی و فرزندان دیجیتال.
- انزوای اجتماعی و اعتیاد به فضای مجازی.
- تغییرات در سبک فرزندپروری و افزایش ریسک قلدری سایبری (Cyberbullying).
متخصصان مستقر در بهزیستی (روانشناسان، مددکاران، مشاوران) دارای ابزارهای تشخیصی و مداخلهای لازم برای مدیریت این آسیبها هستند.
این تخصص، برخلاف نهادهای فرهنگی عمومی، رویکردی بالینی و عملیاتی در حوزه نرمافزاری جامعه ایجاد میکند.
ج) دستورالعملها و پروتکلهای موجود برای استانداردسازی
سازمان بهزیستی به طور مستمر در حال تدوین دستورالعملها و پروتکلهای استاندارد برای خدماترسانی در حوزههای مختلف است.
این زیرساخت اداری و تخصصی، امکان تبدیل طرحهای کلان تابآوری سایبری را به «بستههای پروتکلیزه آموزشی و مشاورهای» فراهم میسازد.
به جای اجرای برنامههای سلیقهای و مقطعی، میتوان یک پروتکل ملی تابآوری دیجیتال تعریف کرد که تمامی مراکز موظف به اجرای آن باشند و عملکردشان بر اساس شاخصهای تخصصی (KPIs) ارزیابی شود.
بخش سوم: طرحهای اجرایی بلندمدت و پروتکلیزه برای تابآوری دیجیتال
برای استفاده بهینه از پتانسیل سازمان بهزیستی، طرحها باید از حالت مقطعی خارج شده و به یک فرآیند نهادینهساز و طولانی مدت تبدیل شوند.
الف) پروتکل ملی «سواد رسانهای-روانی» (Digital Psycho-Media Literacy)
تمرکز اصلی برنامهها باید از صرفاً «سواد رسانهای» (شناخت ابزار) به سمت «سواد رسانهای-روانی» (مدیریت تأثیرات ابزار بر روان) تغییر کند.
- تدوین محتوا: تهیه محتوای پروتکلیزه برای گروههای هدف (کودکان، نوجوانان، والدین، سالمندان) با تمرکز بر مقابله با فریبهای دیجیتال، مدیریت زمان صفحهنمایش، تشخیص شایعات و حفظ حریم خصوصی روانی.
- ادغام در خدمات: این پروتکل باید به صورت یک بخش استاندارد و اجباری در تمامی دورههای آموزشی والدین، مشاوره پیش از ازدواج و خدمات مشاورهای اورژانس اجتماعی ادغام شود.
- تربیت مربیان تخصصی: آموزش تخصصی مددکاران و مشاوران بهزیستی در سطح ملی به عنوان «مربیان تابآوری دیجیتال». این آموزشها باید شامل آخرین یافتههای روانشناسی سایبری و شگردهای جنگ شناختی باشد.
ب) طرح رصد مویرگی و هشدار زودهنگام آسیبهای سایبری
با استفاده از شبکه گسترده مراکز بهزیستی، یک سیستم رصد اجتماعی فعال (Active Social Monitoring) در فضای مجازی ایجاد شود:
- بانک اطلاعات آسیب: مراکز بهزیستی موظف شوند دادههای حاصل از مراجعات مردمی را با دستهبندی موضوعی (مانند مشکلات ناشی از قلدری سایبری، همسریابی آنلاین، تأثیرات شبکههای اجتماعی بر طلاق) ثبت و تحلیل کنند.
- نقشه آسیب دیجیتال: با تجمیع این دادهها، یک «نقشه آسیب دیجیتال» در سطح استانها و شهرستانها تهیه شود تا نقاط تمرکز هجمهها و آسیبهای مرتبط با فضای مجازی مشخص شود و امکان تخصیص منابع هدفمند فراهم آید.
- مداخله سریع (Rapid Intervention): در صورت رصد نشانههای خطر اجتماعی بالا (مانند موج خودکشیهای مرتبط با چالشهای آنلاین)، اورژانس اجتماعی با پروتکلهای از پیش تعیینشده، مداخلههای سریع روانشناختی را آغاز کند.
ج) برنامهریزی بلندمدت و نهادینهسازی فرهنگی
برای اطمینان از طولانیمدت بودن تأثیرات، این طرح باید به یک فرآیند «نهادینهساز» تبدیل شود:
- همکاری بین نسلی: طراحی کارگاههای تعاملی برای خانوادهها که در آن نوجوانان نقش «مترجم دیجیتال» را برای والدین و پدربزرگها و مادربزرگها ایفا کنند و والدین نیز نقش «مترجم ارزشهای فرهنگی و روانی» را برای فرزندانشان بازی کنند تا شکاف نسلی در محیط امن بهزیستی مدیریت شود.
- تعهد سازمانی: این طرح باید به عنوان یکی از شاخصهای اصلی عملکرد سالانه مدیران استانی بهزیستی تعریف شود تا تعهد سازمانی به اجرای دقیق پروتکلها تضمین گردد.
نتیجهگیری و افقهای تابآوری
حفظ امنیت و سلامت جامعه در عصر دیجیتال، نه با دیوار کشی، بلکه با ارتقاء هوشیاری و مقاومت درونی افراد محقق میشود.
سازمان بهزیستی کشور، با در اختیار داشتن متخصصان زبده و شبکهای گسترده و مویرگی، تنها نهادی است که میتواند سیاستهای کلان تابآوری دیجیتال را از سطح راهبردی به عمق زندگی خانوادههای ایرانی منتقل کند.
اجرای این طرحها در قالب پروتکلهای تخصصی، هدفمند و بلندمدت، تضمینکننده این خواهد بود که جامعه ایران، به جای واکنش انفعالی به هجمهها، به صورت فعال و هوشمندانه، با ابزار سواد رسانهای-روانی، از سلامت اجتماعی و فرهنگی خود در برابر تهدیدات حسابشده فضای مجازی دفاع کند و به یک «جامعه تابآور دیجیتال» تبدیل شود.
این اقدام، تحقق عملی فرمایشات رهبری مبنی بر لزوم برخورد فعال و جهاد تبیین در این عرصه مهم است.
