تابآوری در برابر امواج یأس: راهکارهای ارتقای سواد رسانهای در مواجهه با عملیات روانی اینترنشنال
ترفندهای عملیات روانی: چگونه رسانهها امید اجتماعی را هدف قرار میدهند؟

فهرست عناوین مطلب
- تابآوری در برابر امواج یأس: راهکارهای ارتقای سواد رسانهای در مواجهه با عملیات روانی اینترنشنال
- ایران اینترنشنال و رویکرد هدفمند به ناامیدسازی
- چرا سواد رسانهای امروز حیاتیتر از همیشه است؟
- راهکارهای ارتقای تابآوری و سواد رسانهای جامعه
- ۱. آموزش و ترویج سواد رسانهای:
- ۲. تقویت رسانههای داخلی و تولید محتوای امیدآفرین:
- ۳. روشنگری هوشمندانه و هدفمند:
- ۴. نقش نهادهای مدنی و خانواده:
- تابآوری جامعه در برابر امواج یأس و ناامیدی
- ترفندهای عملیات روانی: چگونه رسانهها امید اجتماعی را هدف قرار میدهند؟
- ۱. بزرگنمایی و سیاهنمایی (Exaggeration and Blackwashing)
- ۲. تقطیع و گزینش هدفمند (Selective Framing and Omission)
- ۳. برچسبزنی و کلیشهسازی (Labeling and Stereotyping)
- ۴. استناد به منابع نامعتبر یا گمنام (Citing Unreliable or Anonymous Sources)
- ۵. ایجاد دوقطبی و تفرقه (Polarization and Division)
- ۶. تکرار و بمباران اطلاعاتی (Repetition and Information Overload)
- ۷. استفاده از احساسات به جای منطق (Appealing to Emotion Over Logic)
- ۸. شیفت مسئولیت (Shifting Blame)
- مقابله با این ترفندها: مسلح شدن به سواد رسانهای
تابآوری در برابر امواج یأس: راهکارهای ارتقای سواد رسانهای در مواجهه با عملیات روانی اینترنشنال
*کاری از حوزه فناوری اطلاعات و عملیات روانی در پایگاه خبری مددکارنیوز
در دنیای امروز، اخبار و اطلاعات با سرعتی بیسابقه در جریان هستند و مرزهای جغرافیایی معنای پیشین خود را از دست دادهاند. با این حال، در کنار فرصتهای بیشمار دسترسی به اطلاعات، چالشهای جدیدی نیز پدید آمدهاند، از جمله انتشار هدفمند اخبار و اطلاعات جهتدار با نیات خاص.
یکی از مصادیق بارز این پدیده در سالهای اخیر، رویکرد شبکه ماهوارهای ایران اینترنشنال به اخبار ایران بوده است، بهویژه از زمان جنگ دوازده روزه ایران و اسرائیل. این شبکه با استفاده از تاکتیکها و تکنیکهای پیچیده عملیات روانی رسانهای، تلاش میکند تا تصویری ناگوار و تیره از وضعیت کشور در ابعاد مختلف ارائه دهد و در نهایت، به کاهش امید اجتماعی و افزایش نارضایتی عمومی دامن بزند.
در چنین فضایی، صرف روشنگریهای عادی پیرامون ماهیت و اهداف این شبکه ماهوارهای کافی نیست. حجم گسترده دادههای تولیدی و مهندسیشده توسط اینترنشنال، لزوم اتخاذ تدابیر اساسی و متناسب با سطح گستردگی برنامهریزیهای آنها را بیش از پیش نمایان میسازد. در این مقاله جامع و سئو شده، به بررسی ضرورت تابآوری مردم در برابر موج اخبار ناامیدکننده و راهکارهای ارتقای سواد رسانهای جامعه برای مقابله با این پدیده خواهیم پرداخت.
ایران اینترنشنال و رویکرد هدفمند به ناامیدسازی
شبکه ایران اینترنشنال، طی سالیان اخیر و بهویژه پس از تحولات منطقهای، سیاستهای راهبردی مشخصی را در پوشش اخبار ایران دنبال کرده است. این سیاستها فراتر از صرف اطلاعرسانی هستند و به نظر میرسد هدف اصلی آنها، القای ناامیدی سازمانیافته در جامعه ایران باشد. این شبکه با تکیه بر:
- انتخاب گزینشی اخبار: تمرکز بر نقاط ضعف، مشکلات و کاستیها و نادیده گرفتن یا کماهمیت جلوه دادن نقاط قوت و دستاوردها.
- بزرگنمایی و سیاهنمایی: اغراق در مشکلات و ارائه تصویری کاملاً منفی از واقعیت، حتی در مواردی که با حقایق موجود همخوانی ندارد.
- تولید محتوای جهتدار: استفاده از کارشناسان، تحلیلگران و منابعی که همسو با اهداف و خطمشی شبکه هستند و دیدگاههای مخالف را حذف یا کمرنگ میکنند.
- استفاده از تکنیکهای عملیات روانی: بهرهگیری از تکنیکهایی مانند برچسبزنی (Stigmatization)، ترسآفرینی (Fear-mongering)، ایجاد دوقطبی (Polarization) و تکرار مداوم پیامها برای تثبیت رویکرد ناامیدکننده در ذهن مخاطب.
در تلاش است تا چالشهایی برای حاکمیت از ناحیه مردم ایجاد کند و در نهایت، به بیثباتی اجتماعی دامن بزند.
چرا سواد رسانهای امروز حیاتیتر از همیشه است؟
در مواجهه با این حجم گسترده از اطلاعات مهندسیشده، سواد رسانهای دیگر یک مهارت جانبی نیست، بلکه یک ضرورت حیاتی برای بقای امید و انسجام اجتماعی است. سواد رسانهای به معنای توانایی دسترسی، تحلیل، ارزیابی و تولید پیامهای رسانهای در اشکال مختلف است. فرد دارای سواد رسانهای میتواند:
- منابع خبری را ارزیابی کند: تشخیص دهد که یک خبر از منبع موثق و بیطرف میآید یا خیر.
- محتوای رسانهها را تحلیل کند: اهداف پنهان، جهتگیریها و پیامهای ناگفته در یک خبر یا برنامه را شناسایی کند.
- با اطلاعات انتقادی برخورد کند: هر آنچه میبیند و میشنود را بدون قید و شرط نپذیرد و به دنبال شواهد و مستندات باشد.
- تفاوت بین خبر، نظر و تبلیغات را تشخیص دهد: درک کند که کدام بخش از محتوا، واقعیت است، کدام تحلیل شخصی و کدام یک صرفاً برای تأثیرگذاری بر او طراحی شده است.
- در برابر دستکاریهای روانی مقاومت کند: تکنیکهای عملیات روانی را بشناسد و اجازه ندهد احساساتش ابزار تصمیمگیری شود.
بدون ارتقای این مهارتها، جامعه به آسانی تحت تأثیر امواج ناامیدی قرار گرفته و سرمایه اجتماعی آن دستخوش فرسایش خواهد شد.

راهکارهای ارتقای تابآوری و سواد رسانهای جامعه
برای مقابله با این پدیده، نیاز به یک رویکرد جامع و چندوجهی است که شامل اقدامات فردی و جمعی باشد:
۱. آموزش و ترویج سواد رسانهای:
- گنجاندن آموزش سواد رسانهای در نظام آموزشی: از سنین پایه تا دانشگاه، آموزشهای مدون و کاربردی برای شناخت رسانهها، تکنیکهای اقناع و عملیات روانی ارائه شود.
- برگزاری کارگاهها و دورههای آموزشی: نهادهای فرهنگی، آموزشی و حتی رسانههای داخلی میتوانند کارگاههای عملی برای عموم مردم برگزار کنند تا مهارتهای تحلیل رسانه را آموزش دهند.
- تولید محتوای آموزشی جذاب و قابل دسترس: از طریق تلویزیون، رادیو، شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای آنلاین، محتواهایی تولید شود که به زبانی ساده و جذاب، مفهوم سواد رسانهای را ترویج کنند.
۲. تقویت رسانههای داخلی و تولید محتوای امیدآفرین:
- افزایش کیفیت و تنوع محتوای رسانههای داخلی: رسانههای داخلی باید با تولید محتوای جذاب، حرفهای و قابل اعتماد، نیازهای اطلاعاتی و سرگرمی مخاطب را برآورده کنند و از این طریق، مخاطب را از سمت رسانههای خارجی جذب کنند.
- تمرکز بر امیدآفرینی و دستاوردها: در کنار پرداختن به مشکلات، رسانهها باید به شکلی واقعبینانه و منطقی، دستاوردها، پیشرفتها و ظرفیتهای کشور را نیز بازتاب دهند. این کار نباید به معنای نادیده گرفتن واقعیتها باشد، بلکه به معنای ارائه تصویری کاملتر و متعادلتر است.
- شفافیت و پاسخگویی: رسانههای داخلی باید با شفافیت در اطلاعرسانی و پاسخگویی به ابهامات، اعتماد عمومی را جلب کنند.
۳. روشنگری هوشمندانه و هدفمند:
- تحلیل و افشای روشهای عملیات روانی: به جای صرف نفی، روشهای پیچیده عملیات روانی شبکههایی مانند ایران اینترنشنال به طور دقیق تحلیل و برای عموم مردم آشکار شود تا مخاطب با آگاهی بیشتری به تحلیل اخبار بپردازد.
- استفاده از ظرفیت فضای مجازی: با تولید محتوای تحلیلی و تبیینی در پلتفرمهای مختلف فضای مجازی، به شیوهای مؤثر با حجم گسترده اطلاعات غلط مقابله شود.
- گفتوگو و تبادل نظر: بسترهایی برای گفتوگو و تبادل نظر سازنده در مورد مسائل مختلف فراهم شود تا مردم بتوانند دیدگاههای متفاوت را بشنوند و به تحلیل مستقل برسند.
۴. نقش نهادهای مدنی و خانواده:
- آگاهیبخشی خانوادهها: خانوادهها میتوانند با آموزش به فرزندان خود در مورد نحوه صحیح استفاده از رسانهها و بررسی انتقادی اطلاعات، نقش مهمی در ارتقای سواد رسانهای ایفا کنند.
- فعالیت نهادهای مدنی: سازمانهای مردمنهاد میتوانند با برگزاری کمپینها و برنامههای آموزشی، به افزایش آگاهی عمومی در مورد تهدیدات رسانهای کمک کنند.
تابآوری جامعه در برابر امواج یأس و ناامیدی
تابآوری جامعه در برابر امواج یأس و ناامیدی که از سوی برخی رسانههای خارجی مانند ایران اینترنشنال منتشر میشود، نه تنها یک انتخاب، بلکه یک ضرورت ملی است. این تابآوری تنها با افزایش صرف اطلاعات عمومی حاصل نمیشود، بلکه نیازمند یک جهش کیفی در سواد رسانهای جامعه است.
با آموزش هدفمند، تقویت رسانههای داخلی، روشنگری هوشمندانه و مشارکت همگانی، میتوانیم جامعهای آگاهتر، تاب آورتر و امیدوارتر داشته باشیم که در برابر هرگونه عملیات روانی و هجمه اطلاعاتی، با منطق و بصیرت مقاومت کند. ارتقای سواد رسانهای، سرمایهگذاری برای آیندهای روشنتر و باثباتتر است.

ترفندهای عملیات روانی: چگونه رسانهها امید اجتماعی را هدف قرار میدهند؟
درک تکنیکهای عملیات روانی که توسط شبکههایی مانند ایران اینترنشنال و همسویانشان برای ناامیدسازی اجتماعی و ایجاد نارضایتی عمومی به کار گرفته میشوند، از اهمیت بالایی برخوردار است.
این تکنیکها اغلب پنهان و نامحسوس عمل میکنند و هدفشان دستکاری افکار، احساسات و رفتارهای مخاطبان است. در ادامه به برخی از مهمترین و رایجترین این ترفندها اشاره میکنیم:
۱. بزرگنمایی و سیاهنمایی (Exaggeration and Blackwashing)
این یکی از ابتداییترین و در عین حال مؤثرترین تکنیکهاست. در این روش، مشکلات، کاستیها و اتفاقات منفی به شکلی اغراقآمیز و بیش از حد واقعی بزرگنمایی میشوند. حتی اگر مشکل کوچکی وجود داشته باشد، آن را به یک بحران بزرگ و لاینحل تبدیل میکنند. در مقابل، هرگونه موفقیت، پیشرفت یا خبر مثبتی نادیده گرفته میشود یا کوچک شمرده میشود. هدف این است که تصویری کاملاً تیره، ناگوار و بیافق از وضعیت کشور در ذهن مخاطب ایجاد شود.
- مثال: انتشار مکرر و با آبوتاب اخبار مربوط به گرانی یا مشکلات اقتصادی، بدون اشاره به تلاشها برای کنترل تورم یا طرحهای حمایتی، و یا برجستهسازی یک رویداد ناخوشایند کوچک و تبدیل آن به نمادی از فروپاشی اجتماعی.
۲. تقطیع و گزینش هدفمند (Selective Framing and Omission)
در این تکنیک، رسانه تنها بخشی از حقیقت را نشان میدهد که با روایت از پیش تعیینشدهاش همخوانی دارد و بخشهای دیگر را حذف میکند. این حذف میتواند شامل جزئیات مهم، دیدگاههای مخالف، یا حقایقی باشد که تصویر کلی را تغییر میدهند. این کار باعث میشود مخاطب دیدی ناقص و تحریفشده از واقعیت پیدا کند.
- مثال: پخش بخشهایی از یک سخنرانی که حاوی انتقاد است، اما حذف قسمتهایی که راهحل یا توضیحی برای آن انتقاد ارائه میدهد. یا تمرکز بر یک اعتراض کوچک در یک شهر و حذف خبر تجمعات بزرگ و آرام در سایر نقاط.
۳. برچسبزنی و کلیشهسازی (Labeling and Stereotyping)
این روش شامل استفاده از کلمات و عباراتی با بار معنایی منفی برای توصیف افراد، گروهها یا نهادهای خاص است. این برچسبها باعث میشوند مخاطب بدون تفکر عمیق، قضاوت منفی پیدا کند. همچنین، با کلیشهسازی، تمام یک گروه را با ویژگیهای منفی خاصی تعریف میکنند و فردیتها را نادیده میگیرند.
- مثال: استفاده مکرر از کلماتی مانند “رژیم سرکوبگر”، “دیکتاتوری”، “افراطیون” برای اشاره به دولت یا نهادهای رسمی، یا “عوامل رژیم” برای توصیف نیروهای امنیتی. این برچسبها باعث تحریک احساسات و ایجاد انزجار میشوند.
۴. استناد به منابع نامعتبر یا گمنام (Citing Unreliable or Anonymous Sources)
برای افزایش اعتبار دروغها یا تحریفها، این شبکهها اغلب به منابع ناشناس (مثل “یک منبع آگاه”، “گفته میشود”، “بر اساس گزارشهای غیررسمی”) یا منابعی با سابقه عدم دقت استناد میکنند. این امر باعث میشود مخاطب بدون امکان راستیآزمایی، به صحت خبر اعتماد کند.
- مثال: “گزارشهای رسیده حاکی از نارضایتی گسترده در میان مردم است”، بدون اشاره به منبع یا چگونگی جمعآوری این “گزارشها”.
۵. ایجاد دوقطبی و تفرقه (Polarization and Division)
یکی از اهداف اصلی عملیات روانی، ایجاد شکاف در جامعه و تبدیل گروههای مختلف به دشمن یکدیگر است. این شبکهها با بزرگنمایی اختلافات موجود (اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و…)، و دامن زدن به آنها، سعی میکنند حس “ما در برابر آنها” را تقویت کنند. این کار باعث کاهش انسجام اجتماعی و افزایش نارضایتی از کل سیستم میشود.
- مثال: برجسته کردن اختلافات بین نسلها، قومیتها، اقشار مختلف اقتصادی یا مذهبی و القای این حس که این گروهها منافع متضادی دارند و نمیتوانند در کنار هم زندگی کنند.
۶. تکرار و بمباران اطلاعاتی (Repetition and Information Overload)
“دروغی که به اندازه کافی تکرار شود، به حقیقت تبدیل میشود.” این جمله، چکیده این تکنیک است. این شبکهها با تکرار مداوم یک پیام خاص (هرچند نادرست)، آن را در ذهن مخاطب تثبیت میکنند. علاوه بر این، با بمباران اطلاعاتی (یعنی حجم عظیمی از اخبار منفی و نگرانکننده)، مخاطب را دچار سردرگمی و خستگی میکنند تا نتواند به درستی اطلاعات را پردازش کند و به ناچار تسلیم روایت غالب شود.
- مثال: پخش مکرر گزارشهای تلویزیونی، مصاحبهها و تحلیلها با یک محوریت خاص (مثلاً ناکارآمدی دولت) در طول روز و هفته، تا این پیام به بخشی از باور مخاطب تبدیل شود.
۷. استفاده از احساسات به جای منطق (Appealing to Emotion Over Logic)
به جای ارائه شواهد و استدلالهای منطقی، این شبکهها بر تحریک احساسات مخاطب تمرکز میکنند. ترس، خشم، یأس، حس بیعدالتی و ناامنی، همگی ابزارهایی هستند که برای کنترل افکار به کار گرفته میشوند. زمانی که احساسات بر منطق غلبه میکنند، افراد کمتر به دنبال راستیآزمایی میروند.
- مثال: پخش تصاویر دلخراش یا مصاحبه با افرادی که در شرایط بسیار دشوار قرار دارند، بدون ارائه راهحل یا تحلیل جامع، تنها برای ایجاد حس ترحم و خشم.
۸. شیفت مسئولیت (Shifting Blame)
در این تکنیک، مسئولیت مشکلات به عوامل بیرونی یا قربانیان نسبت داده میشود، در حالی که عامل اصلی نادیده گرفته میشود. یا اینکه مسئولیت تمام مشکلات کشور، صرفاً به یک نهاد یا گروه خاص نسبت داده میشود، حتی اگر دلایل پیچیدهتری در کار باشد.
- مثال: نسبت دادن تمام مشکلات اقتصادی به تحریمها بدون اشاره به عوامل داخلی، یا سرزنش مردم به خاطر عدم مشارکت در برخی رویدادها، به جای بررسی دلایل ساختاری آن.
مقابله با این ترفندها: مسلح شدن به سواد رسانهای
شناخت این تکنیکها اولین گام برای مقابله با آنهاست. با آگاهی از این ترفندها، میتوانیم با هوشیاری بیشتری به تحلیل اخبار بپردازیم و خود را در برابر عملیات روانی مصون نگه داریم.
سواد رسانهای به ما این قدرت را میدهد که نه هر چه را که میبینیم باور کنیم و نه آنچه را که باور داریم، ببینیم. این مهارت به ما کمک میکند تا به جای واکنشهای احساسی، با تفکر انتقادی و منطق به دنیای پیچیده اطلاعات نگاه کنیم و در نهایت، امید اجتماعی را در جامعه خود حفظ کنیم.
