آسیب شناسی قتل و سرقت

آسیب شناسی قتل و سرقت
نویسنده: حسین عباسی اقدم؛ دکتری جامعه شناسی مسائل اجتماعی ایران
قتل و سرقت همانند برخی از پدیدههای خشونتآمیز، آسیبهای اجتماعی ناشی از مسائل اجتماعی رایج در سطح جامعه هستند. در تحلیل جامعهشناختی، به واسطهی ریشهیابی مسائل اجتماعی ست که آسیبهای اجتماعی شناسایی میشوند. به عبارتی دیگر شکلگیری رفتارهای آسیبزا و خشونتآمیز، برگرفته از مسائلیست که در سطح جامعه وجود دارد.
اینک ماجرای قتلی که در تاریخ ۲۴ بهمن ماه در محله امیرآباد، حوالی کوی دانشگاه رخ داد؛ جوانی ۱۹ ساله از روستای درمیان، از توابع استان خراسان جنوبی، به نام امیرمحمد خالقی دانشجوی کارشناسی مدیریت کسبوکار دانشگاه تهران هنگام بازگشت به سمت خوابگاه دانشجویی توسط افراد سارق مسلح به سلاح سرد مورد حمله قرار میگیرد.
این افراد با قصد و نیت سرقت وسایل شخصی قربانی اعم از: لپتاب، تلفن همراه و مدارک هجوم بردند که در پی مقاومت کردن، مورد اصابت چاقو قرار گرفته و مجروح می شود. در نهایت علیرغم انتقال به بیمارستان به علت خونریزی شدید و جراحت سنگین ناشی از ضربات چاقو جان خود را از دست میدهد.
چند نکته حائز اهمیت در این حادثه
در این حادثه هولناک، چندین نکته حائز اهمیت است.
۱) سرقتی که منجر به قتل نفس جوان ۱۹ ساله شده است، یعنی همزمان دو پدیده خشونتآمیز رخ داده است،
۲) دانشجو بودن فرد قربانی، که دارای هویت اجتماعیست و عامل جریحهدار شدن جامعه دانشگاهیان شده است،
۳) انگیزهی رویداد پدیده دلخراش است که ریشه در مسائلاجتماعی دارد
و ۴) بازتاب و بازخورد مخاطبان حادثه فوق هستند که چه پیامی را میرساند؟
در مورد گزینه اول و سوم وقتی افراد مهاجم صرفاً در صدد سرقت اموال قربانی بوده و قصدی برای آسیب زدن جسمانی نداشتند، با مقاومت قربانی مواجه میشوند.
در اینجا علت ارتکاب سرقت و قتل به طور همزمان است که ریشه در مسأله فقر از گونههای اقتصادی و معیشتی مسائل اجتماعی میباشد. هم افراد سارق به دلیل نیاز مالی و معیشتی مسیر انحرافی سرقت را در پیش گرفتند و هم قربانی برای از دست ندادن اموال با ارزش خود، اقدام به مقاومت در برابر مهاجمان میکند.
به زعم کارلمارکس (۱۸۱۸-۱۸۸۳) فیلسوف و جامعهشناس آلمانی، اقتصاد یک مقوله زیربنایی جامعه است که مقولات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و عقیدتی را تحت الشعاع خود قرار میدهد.
اقتصاد ناسالم در جامعه ناشی از بیکاری، مشاغل فصلی و موقت، تورم، گرانی، توزیع نابرابر اقتصادی، کم بودن درآمد سرانه هر خانوار، مسائلی هستند که آسیب اجتماعی چون سرقت را بروز میدهد.
چالش خطرناک در بروز این پدیده خشونتآمیز، مقاومت قربانی برای از دست ندادن اموال با ارزش است که با توجه به اقتصاد ناسالم و نگرانی از اینکه مبادا علیرغم داشتن موقعیت اقتصادی در خانواده نتواند اموال از دست داده را مجددا تهیه کند و باری بر دوش خانواده باشد، و همچنین ایجاد آسیب مضاعف و وارد آوردن ضربات چاقو از جانب افراد سارق که در نهایت منجر به قتل نفس قربانی می شود.
در خصوص اجتماع ناسالم در جامعه میتوان به مواردی چون فاصله طبقاتی و نابرابریاجتماعی، به تعبیر ادوین ساترلند (۱۸۸۳-۱۹۵۰) جرمشناس و جامعهشناس کنش متقابل نمادین آمریکایی همنشینی و معاشرت با افراد و دوستان ناباب و بزهکار، از همپاشیدهگی ساختار خانواده و حاشیهنشینی اشاره کرد. در واقع اینها مسائلی هستند که مستعد آسیبهایاجتماعی میباشند. بنابراین این دو پدیده خوفناک و خطرناک آسیبهایی هستند که به دلیل فقر ناشی از نابسامانی های اقتصادی و اجتماعی در سطح جامعه به وقوع میپیوندد.
اما در مورد گزینه دوم و چهارم هویت دانشجوئی فرد قربانی، گروه اجتماعی خاصی چون دانشگاهیان را تحریک کرده است. و توجه جامعه دانشگاهی، چون دانشجویان و اساتید را به خود معطوف داشته است. بازتاب این حادثه از دو منظر قابل تأمل است. یکی این که این رویداد علاوه بر وقوع جرم و تحت تعقیب قرار گرفتن عوامل پلیسی و قضایی ست، سوگیریهای سیاسی نیز به دنبال داشته و امری سیاسی قلمداد می کنند و دیگر اینکه صرفا ارتکاب جرم صورت گرفته و امری جنایی به حساب میآید و از طرفی نوعی آسیب اجتماعی ناشی از مسأله اجتماعی ست و هیچ نوع سوگیری دیگری به ذهن متبادر نمیگردد.
در حالت اول اشاره به دیدگاهی انتقادی بر مبنای معترض بودن جامعه دانشگاهی و غیر دانشگاهی (عموم مردم) نسبت به وضع موجود، به لحاظ نامناسب بودن شرایط حاکم بر جامعه، بر اساس ساختار مدیریتی و نظارتی خصوصاً امنیت اجتماعی، رفاه اجتماعی، آسایش و آرامش نسبی در جامعه، ثبات و پایداری نظام اجتماعی، برقراری عدالت و برابری اجتماعی، رعایت حقوق شهروندی، سیاسی و مدنی به جای استفاده از اهرم فشار است که عامل بروز پدیدههای خشونتآمیز و آسیبزا میباشد.
در حالت دوم از دید جرمشناسی هر عمل یا رفتاری که برخلاف موازین، مقررات، قوانین و معیارهای ارزشی و فرهنگی جامعه باشد، جرم تلقی شده و جرمشناسی به بررسی بزهکاری میپردازد تا علل پیدایی، تکوین، پیشرفت و نتایج آن را دریابد (ستوده؛ ۱۳۹۹، ۱۵۸). و از دید آسیبشناسی اجتماعی برگرفته از شیوع و گسترش فقر اقتصادی ست که منجر به خشونت میشود.
خشونت رفتاری ست که آدمی برای آسیب رساندن به دیگری از کسی سر میزند و دامنه آن تحقیر، توهین، تجاوز و ضرب و جرح تا تخریب اموال و دارایی و قتل گسترده است (سروستانی؛ ۱۳۹۰، ۱۱۵).
در نتیجه این شکل از آسیبشناسی، میتواند بر پایه این دیدگاه استوار باشد که نگرش علمی نسبت به هر پدیدهای بر نگرش ایدئولوژیک برتری دارد. گرنه بایستی سیاستگذاری اجتماعی توسط سیاستگذران، دستاندرکاران و عوامل اجرایی در سیستم مدیریتی و نظارتی، توسط دستگاههای اجرایی و ذینفع در جهت ایجاد زمینه و بستری مناسب برای آرامش، آسایش، امنیت و رفاه اجتماعی گامهای مؤثرتری برداشته شود.