چالش‌ها و امیدها در اصلاحات مددکاری اجتماعی کودکان: نگاهی به طرح “خانواده‌ها در اولویت”

نگاهی به طرح آزمایشی "خانواده‌ها در اولویت برای کودکان" که در جهت اصلاح مددکاری اجتماعی کودکان در انگلستان، ولز و ایرلند شمالی است

چالش‌ها و امیدها در اصلاحات مددکاری اجتماعی کودکان

نگاهی به طرح آزمایشی “خانواده‌ها در اولویت برای کودکان” که در جهت اصلاح مددکاری اجتماعی کودکان در انگلستان، ولز و ایرلند شمالی است

ترجمه: جواد طلسچی یکتا

مقدمه:

اصلاحات پیشنهادی دولت بریتانیا در حوزه مددکاری اجتماعی کودکان با هدف ارائه حمایتی جامع‌تر و کمتر برچسب‌زننده به خانواده‌ها، و در نهایت، کمک به کودکان برای ماندن ایمن در کنار خانواده‌هایشان، گام مهمی در مسیر تحول برداشته است.

طرح آزمایشی “خانواده‌ها در اولویت برای کودکان” (Families First for Children Pathfinder) که از سال ۲۰۲۳ آغاز شده، به دنبال آزمودن چهار جنبه کلیدی این اصلاحات است:

ایجاد خدمات حمایتی چندرشته‌ای برای خانواده‌ها، راه‌اندازی تیم‌های حفاظت از کودکان با مشارکت چندین سازمان، استفاده بیشتر از شبکه‌های خانوادگی در تصمیم‌گیری‌ها، و تقویت سازوکارهای چندسازمانی حفاظت از کودکان. ارزیابی‌های اولیه از این طرح، نتایج ترکیبی را به همراه داشته که هم چالش‌ها و هم نقاط قوت را نمایان می‌سازد.

هدف اصلی: توانمندسازی خانواده‌ها و حمایت از کودکان

هدف اصلی طرح “خانواده‌ها در اولویت” حول محور حفظ کودکان در محیط امن خانواده و کمک به شکوفایی آن‌ها می‌چرخد. رهبران محلی مشارکت‌کننده در این طرح، تعهد قوی خود را به این اهداف اعلام کرده‌اند و آن را همسو با اولویت‌های موجود خود برای مراقبت‌های اجتماعی کودکان می‌دانند.

این رویکرد، به دنبال ارائه حمایت‌های زودهنگام و هدفمند به خانواده‌هایی است که نیازهای متعدد و/یا پیچیده‌ای دارند، به گونه‌ای که کمترین انگ اجتماعی را به دنبال داشته باشد.

آنچه خوب پیش رفته است: همسویی، ارتباطات و ابزارهای مؤثر

ارزیابی‌ها نشان می‌دهد که عوامل متعددی به اجرای مؤثر این طرح کمک کرده‌اند:

  • حمایت رهبری ارشد: پشتیبانی قاطع از سوی رهبران ارشد محلی به عنوان یک توانمندساز کلیدی برای اجرای طرح شناسایی شده است.
  • ارتباطات فعال و زودهنگام: اطلاع‌رسانی پیشگیرانه و مؤثر به تیم‌های خط مقدم درباره تغییرات در حال انجام، نقش مهمی در ایجاد انگیزه در کارکنان ایفا کرده است.
  • سیستم‌های فناوری اطلاعات و ابزارهای مشترک: ارزش سیستم‌های فناوری اطلاعات، فرم‌ها و ابزارهایی که امکان همکاری چندسازمانی را فراهم می‌کنند، برجسته شده است.
  • هم‌مکانی تیم‌ها: در مناطقی که تیم‌های حمایت از خانواده و حفاظت از کودکان در یک مکان مشترک مستقر بودند، این امر به بهبود همکاری کمک کرده است.
  • روابط بین سازمانی قوی: وجود روابط بین سازمانی خوب، به عنوان پشتیبان مهمی برای اجرای مؤثر طرح شناخته شده است.

چالش‌های پیش‌رو: کمبود منابع و نگرانی‌ها در مورد نقش‌ها

در کنار موفقیت‌ها، این ارزیابی چالش‌های مهمی را نیز برجسته کرده است:

  • کمبود منابع و حجم کاری بالا: کمبود منابع در شوراهای محلی و سازمان‌های همکار، به عنوان مانع اصلی در اجرا شناخته شده است. کارکنان در حال حاضر با حجم کاری سنگینی روبرو هستند و ترکیب تحول سیستم‌ها با ارائه خدمات فعلی، چالش‌برانگیز است و خطر از دست دادن جزئیات را افزایش می‌دهد.
  • نیاز به زمان کافی: این طرح تغییرات قابل توجهی را به همراه دارد و شرکت‌کنندگان هشدار داده‌اند که برای راه‌اندازی صحیح خدمات و رویکردهای جدید، زمان کافی در اختیار ندارند.
  • پیچیدگی هماهنگی با بخش‌های بهداشت و آموزش: پیچیدگی اجرای طرح در بخش‌های بهداشت و آموزش به دلیل تعدد محیط‌های خدماتی آن‌ها، از دیگر چالش‌ها است.
  • مشکلات در استخدام متخصصین: جذب برخی نقش‌های تخصصی دشوار بوده است.
  • اولویت‌های متفاوت پلیس: پلیس اولویت‌های دیگری غیر از این اصلاحات دارد که می‌تواند همکاری را تحت تأثیر قرار دهد.

دیدگاه‌های متفاوت درباره نقش “مددکار اصلی کمک به خانواده”

یکی از اهداف اصلی طرح، آزمایش سپردن نقش مددکار اصلی کمک به خانواده (FHLP) به کارکنانی است که لزوماً مددکار اجتماعی نیستند یا توسط مقامات محلی استخدام نشده‌اند، به شرطی که مهارت‌ها، دانش، صلاحیت و ظرفیت لازم برای همکاری مؤثر با کودک و خانواده‌اش را داشته باشند.

  • رویکردهای متفاوت: مناطق مختلف رویکردهای متفاوتی در قبال این نقش اتخاذ کرده‌اند. در برخی مناطق، این افراد به عنوان “مشاوران کمک اولیه” شناخته می‌شوند و عمدتاً کارکنان بهداشت و آموزش این نقش را بر عهده دارند. در مناطق دیگر، مددکاران اصلی کمک به خانواده پرونده‌ها را مدیریت نمی‌کنند، بلکه به عنوان رابط با سازمان‌های بیرونی مانند مسکن، سلامت روان و سوءمصرف مواد عمل می‌کنند.
  • نظرات متفاوت کارکنان: تنها ۴۷٪ از شرکت‌کنندگان در نظرسنجی موافق بودند که این نقش به “رویکرد تیمی ترکیبی در تضمین تخصیص مناسب‌ترین متخصص به خانواده” کمک کرده است، در حالی که ۳۷٪ مطمئن نبودند.

نگرانی‌ها در مورد مسئولیت‌پذیری غیرمددکاران اجتماعی

از زمان تدوین و اجرای این اصلاحات، نگرانی‌های قابل توجهی در مورد سپردن پرونده‌های “کودک نیازمند” (child in need) به کارکنان دارای صلاحیت‌های جایگزین مطرح شده است.

این نگرانی‌ها از سوی نهادهایی مانند انجمن مددکاران اجتماعی بریتانیا (BASW)، آفیستد (Ofsted) و اخیراً پروفسور ایلین مونرو، کارشناس برجسته حمایت از کودکان، ابراز شده است.

  • عدم اعتماد به نفس در مدیریت ریسک: نظرسنجی انجام شده در فوریه ۲۰۲۵ نشان داد که ۸۹٪ از مددکاران اجتماعی درک خوبی از ارزیابی و مدیریت ریسک در پرونده‌های کودک نیازمند دارند، در حالی که این آمار برای کارکنان دارای صلاحیت جایگزین در موج اول و دوم مناطق به ترتیب ۵۷٪ و ۳۸٪ بوده است.
  • تردید مددکاران اجتماعی: پژوهش کیفی نیز نشان داد که مددکاران اجتماعی نگران بودند که سپردن پرونده‌های کودک نیازمند به کارکنان دارای صلاحیت جایگزین، سطحی از مسئولیت‌پذیری را به آنها تحمیل می‌کند که عادت به آن ندارند.
  • نارضایتی از حمایت ارائه شده: تنها ۳۷٪ از کل کارکنان موافق بودند که حمایت از مددکاران دارای صلاحیت جایگزین در نقش‌های FHLP مؤثر است، در حالی که ۲۰٪ مخالف و ۴۵٪ نامطمئن بودند.

همکاری مشترک و نقش متخصصین حفاظت از کودکان

شرکت‌کنندگان همکاری مشترک بین مددکاران اصلی کمک به خانواده (FHLPs) و متخصصین اصلی حفاظت از کودکان (LCPPs) را برای حمایت از خانواده‌ها و توسعه حرفه‌ای متخصصان ارزشمند می‌دانستند، اما پژوهش نشان داد که این همکاری می‌تواند بهبود یابد.

  • نیاز به افزایش اعتماد به نفس: تنها ۳۷٪ از FHLP‌های شرکت‌کننده در نظرسنجی موافق بودند که حمایت LCPP‌ها اعتماد به نفس آن‌ها را در حمایت از خانواده‌های دارای نیازهای فزاینده افزایش داده است.
  • نقش مثبت LCPP: با این حال، ذینفعانی که برای این پژوهش مصاحبه شدند، عمدتاً نسبت به نقش LCPP دیدگاه مثبتی داشتند و آن را عاملی برای افزایش انسجام و تخصص در فرآیندهای حفاظت از کودکان می‌دانستند.

نگرانی‌ها در مورد استقلال رئیس کنفرانس حفاظت از کودکان

پروفسور مونرو همچنین نگرانی‌هایی را درباره نقش رئیس کنفرانس حفاظت از کودکان در طرح “خانواده‌ها در اولویت” مطرح کرده است. در این طرح، LCPP‌ها نقش رئیس کنفرانس حفاظت از کودکان را بر عهده می‌گیرند. در حالی که وزارت آموزش و پرورش (DfE) معتقد است این موضوع با الزامات استقلال رئیس کنفرانس از مسئولیت‌های عملیاتی پرونده سازگار است، مونرو استدلال می‌کند که این تغییر “استقلال رئیس کنفرانس حفاظت از کودکان را از بین می‌برد”.

وی تأکید می‌کند که این نقش به دلیل پژوهش‌هایی ایجاد شد که نشان می‌داد وقتی رئیس درگیر پرونده نباشد، “شانس بیشتری برای نزدیک شدن به حقیقت” وجود دارد.

شایان ذکر است که الزامات طرح برای شوراهای موج اول و دوم در مورد این نقش متفاوت بوده و موضوع ریاست LCPP‌ها بر کنفرانس‌ها در گزارش ارزیابی پوشش داده نشده است.

نتیجه‌گیری: مسیری دشوار اما با پتانسیل بالا

طرح “خانواده‌ها در اولویت برای کودکان” نمایانگر گامی بلندپروازانه در جهت اصلاح مددکاری اجتماعی کودکان در انگلستان، ولز و ایرلند شمالی است.

در حالی که این طرح با چالش‌های قابل توجهی به ویژه در زمینه منابع و نگرانی‌ها در مورد سپردن مسئولیت‌های حساس به کارکنان غیرمتخصص در حوزه مددکاری اجتماعی روبرو است، پتانسیل بالایی برای بهبود نتایج برای کودکان و خانواده‌ها را نیز نشان می‌دهد. ح

مایت رهبری، ارتباطات مؤثر و ابزارهای همکاری، از جمله عوامل موفقیت‌آمیز اولیه بوده‌اند. برای دستیابی به اهداف بلندمدت این اصلاحات، رسیدگی به کمبود منابع، ارائه آموزش و حمایت کافی به کارکنان و بازنگری در نقش‌ها برای تضمین حفاظت ایمن و مؤثر از کودکان، ضروری به نظر می‌رسد.

چالش‌ها و امیدها در اصلاحات مددکاری اجتماعی کودکان
چالش‌ها و امیدها در اصلاحات مددکاری اجتماعی کودکان
رسانه تاب آوری ایران رسانه تاب آوری ایران
دکمه بازگشت به بالا