نقش حیاتی مددکاری اجتماعی در سلامت روان بلایا و فوریتها
فهرست عناوین مطلب
- نقش حیاتی مددکاری اجتماعی در سلامت روان بلایا و فوریتها
- چرا مددکاری اجتماعی در بحران اهمیت دارد؟
- تفاوت در رویکرد:
- نقش مددکاری اجتماعی در فازهای سهگانه مدیریت بحران
- الف) فاز پیش از بحران (آمادگی و پیشگیری)
- ب) فاز حین بحران (واکنش و فوریت)
- ج) فاز پس از بحران (بازیابی و بازسازی)
- مهارتهای تخصصی مورد نیاز مددکاران بحران
- نتیجهگیری
نقش حیاتی مددکاری اجتماعی در سلامت روان بلایا و فوریتها
بلایا و فوریتها، از زلزله و سیل گرفته تا همهگیریها و بحرانهای اجتماعی-اقتصادی، نه تنها به زیرساختهای فیزیکی، بلکه به سلامت روانی و اجتماعی جامعه آسیب میزنند.
در این شرایط، خدمات امدادی اولیه اغلب بر نجات جان و تأمین نیازهای مادی متمرکز است. با این حال، نیازهای روانی-اجتماعی آسیبدیدگان که زمینهساز ترومای فردی و جمعی است، نباید نادیده گرفته شود.
در این نقطه، حرفه مددکاری اجتماعی با رویکرد جامع و سیستمی خود، نقشی بیبدیل در مدیریت بحران و ارتقاء تابآوری جامعه ایفا میکند.
مددکاری اجتماعی در فوریتها، یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای پیشگیری از آسیبهای بلندمدت روانی و تسهیل بازگشت جامعه به زندگی عادی است.
چرا مددکاری اجتماعی در بحران اهمیت دارد؟
مددکاران اجتماعی، برخلاف بسیاری از متخصصان سلامت، با رویکرد فرد در محیط (Person-in-Environment) به بحران نگاه میکنند.
این به معنای درک این نکته است که بحران نه تنها بر فرد، بلکه بر شبکههای خانوادگی، ساختارهای اجتماعی، منابع اقتصادی و فرهنگی او تأثیر میگذارد.
تفاوت در رویکرد:
- پلی میان فرد و منابع: مددکار اجتماعی، نه تنها مشاور روانی است، بلکه متخصص دسترسی به منابع (Housing, Food Relief, Financial Aid) نیز محسوب میشود.
- تمرکز بر نیازهای چندگانه: مداخلات مددکاری فراتر از ارائه خدمات رواندرمانی فردی است و شامل تأمین نیازهای اولیه، مدیریت مورد، هماهنگی خدمات و حمایتگری سیستمیک برای جمعیتهای آسیبپذیر (مانند سالمندان، کودکان و افراد دارای معلولیت) میشود.
- پیشگیری از آسیبهای ثانویه: با مداخله سریع در حل مشکلات عملی (مانند یافتن سرپناه یا مدارک هویتی)، مددکاران از تبدیل شدن تنشهای اجتماعی به مشکلات روانی مزمن (مانند افسردگی، سوءمصرف مواد یا اختلال استرس پس از سانحه – PTSD) جلوگیری میکنند.
نقش مددکاری اجتماعی در فازهای سهگانه مدیریت بحران
نقش مددکاران اجتماعی در سلامت روان در بلایا به سه فاز زمانی اصلی تقسیم میشود که هرکدام نیازمند مهارتهای تخصصی است:
الف) فاز پیش از بحران (آمادگی و پیشگیری)
مهمترین نقش مددکار در این مرحله، افزایش تابآوری و کاهش آسیبپذیری جامعه است.
- شناسایی جمعیتهای آسیبپذیر: تعیین گروههایی که به دلیل موانع اقتصادی، اجتماعی یا جسمی بیشتر در معرض خطر هستند.
- آموزش سلامت روان اضطراری: برگزاری کارگاههای آموزشی برای جامعه و گروههای محلی درباره علائم پریشانی روانی پس از حادثه، مکانیسمهای مقابلهای و اهمیت کمکطلبی.
- تدوین پروتکلهای واکنش روانی-اجتماعی: اطمینان از اینکه خدمات سلامت روان بخشی جداییناپذیر از طرح جامع مدیریت بحران محلی باشد.
ب) فاز حین بحران (واکنش و فوریت)
در لحظات اولیه پس از وقوع حادثه، هدف اصلی تثبیت وضعیت روانی-اجتماعی است.
- کمکهای اولیه روانی (Psychological First Aid – PFA): ارائه حمایتهای عاطفی، عملی و غیرتهاجمی به بازماندگان، ایجاد آرامش و ارتباط دادن افراد با عزیزان و منابع اولیه.
- ارزیابی سریع نیازها: تشخیص سریع آسیبهای روانی حاد (مانند شوک، از دست دادن جهتیابی یا تمایل به خودکشی) و ارجاع فوری به خدمات تخصصی (اورژانس اجتماعی).
- مدیریت اطلاعات و ارتباطات: ارائه اطلاعات شفاف و بهموقع برای کاهش شایعات و اضطراب جمعی.
ج) فاز پس از بحران (بازیابی و بازسازی)
این فاز اغلب طولانیترین و پیچیدهترین مرحله است، که بر بهبود بلندمدت و بازگشت به زندگی عادی تمرکز دارد.
- درمان ترومای پیچیده: طراحی و اجرای مداخلات گروهی و فردی آگاه به تروما برای درمان اختلال استرس پس از سانحه و سوگهای حلنشده (مانانند Grief Counseling).
- حمایتگری سیستمیک و حل موانع: فعالیت به عنوان حامی و مدافع برای اطمینان از دسترسی عادلانه بازماندگان به بیمه، مسکن، خدمات درمانی و فرصتهای شغلی. این کار مستقیماً بر سلامت روان اثر میگذارد، زیرا رفع عدم قطعیتهای زندگی، اضطراب را کاهش میدهد.
- تقویت شبکههای حمایتی اجتماعی: تسهیل ایجاد گروههای همتا، انجمنهای محلی و برنامههای اجتماعمحور برای احیای مجدد همبستگی و اعتماد اجتماعی که در اثر فاجعه از بین رفته است.
مهارتهای تخصصی مورد نیاز مددکاران بحران
مداخله مؤثر در بحرانها نیازمند مجموعهای از مهارتهای تخصصی است که فراتر از مهارتهای سنتی مددکاری هستند:
مهارت تخصصی | کاربرد در بلایا |
مداخله در بحران | توانایی آرام کردن افراد در وضعیت شوک و پریشانی حاد. |
مدیریت مورد پیچیده | هماهنگی بین چندین سازمان امدادی (هلال احمر، بهزیستی، کمیته امداد، بیمارستانها) برای رفع نیازهای چندوجهی مراجع. |
رویکرد تروما-آگاه | درک اینکه بازماندگان ممکن است به دلیل تجارب گذشته یا خود فاجعه، با ترس و عدم اعتماد به خدمات مواجه شوند. |
روانشناسی سوگ و فقدان | کمک به افراد برای پردازش فقدان عزیزان، خانه و شغل، و مقابله با سوگ پیچیده. |
نتیجهگیری
مددکاری اجتماعی در بلایا، چتر حمایت روانی-اجتماعی جامعه است.
حضور فعال مددکاران در تمامی فازهای مدیریت بحران تضمین میکند که رنجهای روانی و اجتماعی ناشی از فوریتها نادیده گرفته نشوند و خدمات ارائه شده جامع، تخصصی و مبتنی بر عدالت باشند.
سرمایهگذاری در آموزش و توانمندسازی مددکاران اجتماعی در حوزه فوریتها، سرمایهگذاری مستقیم در آیندهای تابآورتر و سالمتر برای جامعه است.