مددکاری اجتماعی در مدارس ایران

ضرورت، نقش و چالش‌های کم‌فروغی

مددکاری اجتماعی در مدارس ایران

ضرورت، نقش و چالش‌های کم‌فروغی

مقدمه

مدرسه فراتر از یک نهاد صرفاً آموزشی، یک اکوسیستم اجتماعی پیچیده است که در آن عوامل فردی، خانوادگی و محیطی به طور مداوم بر یادگیری و رشد دانش‌آموزان تأثیر می‌گذارند.

در این میان، مددکاری اجتماعی در مدارس به عنوان یک پل ارتباطی حیاتی بین خانه، مدرسه و اجتماع، نقشی اساسی در حصول اطمینان از آمادگی دانش‌آموزان برای یادگیری و غلبه بر موانع روانی-اجتماعی ایفا می‌کند.

این مقاله با تشریح کارکرد اصلی مددکار اجتماعی در محیط مدرسه، جایگاه فعلی آن در ساختار آموزش و پرورش ایران را بررسی کرده و در نهایت، به تحلیل دلایل اصلی کم‌فروغ ماندن این حرفه حیاتی در نظام آموزشی کشور می‌پردازد.

کارکرد مددکاری اجتماعی در مدارس چیست؟

مددکاری اجتماعی مدرسه یک تخصص حرفه‌ای است که بر سلامت روانی، رفاه و موفقیت تحصیلی دانش‌آموزان تمرکز دارد.

مددکاران اجتماعی با استفاده از دانش خود در زمینه سیستم‌های خانواده، جامعه و مدرسه، به شناسایی و مدیریت عواملی می‌پردازند که مانع رشد مطلوب دانش‌آموز می‌شوند.

الف. نقش‌های سه‌گانه اصلی:

  1. میانجی‌گری و ارتباط (Linking Role): مددکار، ارتباط میان سه‌ضلعی دانش‌آموز، خانواده و مدرسه را تسهیل می‌کند. در بسیاری از موارد، مشکلات تحصیلی ریشه در مسائل خانوادگی، اقتصادی یا اجتماعی دارند و مددکار با ورود به محیط خانه و جامعه، اطلاعات لازم را برای مدرسه فراهم کرده و منابع حمایتی را به خانواده معرفی می‌کند.
  2. حمایت و مداخله (Intervention Role): این افراد در سطح فردی، با دانش‌آموزانی که با مشکلات رفتاری، عاطفی، بحران‌های سلامت روان (مانند افسردگی، اضطراب شدید) یا تروما مواجه هستند، مداخله مستقیم انجام می‌دهند. مداخلات شامل مشاوره کوتاه‌مدت، گروه‌درمانی و مدیریت بحران است.
  3. سیاست‌گذاری و پیشگیری (Systemic Role): مددکاران تنها به حل مشکلات فردی نمی‌پردازند، بلکه در سطح کلان‌تر، به توسعه برنامه‌های پیشگیرانه (مانند مبارزه با قلدری، آموزش مهارت‌های اجتماعی و پیشگیری از اعتیاد) و تدوین سیاست‌های مدرسه برای ایجاد محیطی فراگیرتر و حمایتی‌تر مشارکت می‌کنند.

ب. موارد کاربرد عملی:

  • رسیدگی به غیبت‌های مکرر و ترک تحصیل.
  • حمایت از دانش‌آموزان در معرض خطر (کودکان کار، قربانیان خشونت خانگی).
  • کمک به دانش‌آموزان دارای نیازهای ویژه یا معلولیت در تطبیق با محیط مدرسه.
  • همکاری با معلمان برای درک بهتر عوامل اجتماعی و خانوادگی تأثیرگذار بر عملکرد کلاس درس.

جایگاه مددکاری اجتماعی در آموزش و پرورش ایران کجاست؟

در ساختار فعلی نظام آموزشی ایران، جایگاه مددکار اجتماعی به صورت یک پست سازمانی تعریف‌شده و تخصصی، بسیار ضعیف و کمرنگ است.

الف. ادغام و پوشش در پست‌های دیگر:

در بسیاری از مدارس، وظایف مددکاری اجتماعی به طور ناقص در دل مسئولیت‌های دیگری ادغام شده است:

  • مشاوران مدرسه (School Counselors): بخش زیادی از وظایف مددکاری (مانند حمایت روانی و ارتباط با خانواده) توسط مشاوران انجام می‌شود. با این حال، مشاوران عمدتاً بر راهنمایی تحصیلی و شغلی و مداخلات روان‌شناختی متمرکز هستند، نه بر کار میدانی، جمع‌آوری منابع جامعه و مداخلات سیستمی خانواده که هسته مددکاری اجتماعی است.
  • معاونین پرورشی: در مواردی، رسیدگی به مسائل انضباطی یا برخی مشکلات اجتماعی دانش‌آموزان به معاونین سپرده می‌شود که فاقد تخصص و آموزش لازم در زمینه روش‌های حرفه‌ای مددکاری هستند.

ب. وضعیت قانونی و استخدامی:

تاکنون، پست سازمانی مستقلی تحت عنوان “مددکار اجتماعی مدرسه” در چارت رسمی وزارت آموزش و پرورش برای تمام مدارس کشور به صورت گسترده تعریف نشده است.

تلاش‌ها و طرح‌های آزمایشی در برخی استان‌ها یا مناطق وجود داشته است، اما این طرح‌ها به یک نظام جامع و پایدار تبدیل نشده‌اند.

این خلاء قانونی به این معناست که بخش اعظم کار اجتماعی در مدارس، یا به صورت داوطلبانه توسط افراد دغدغه‌مند انجام می‌شود یا به صورت غیرحرفه‌ای و فاقد پشتوانه تخصصی پیش می‌رود.

چرا مددکاری اجتماعی در مدارس ایران کم فروغ بوده است؟

کم‌فروغی مددکاری اجتماعی در مدارس ایران را می‌توان ناشی از ترکیبی از موانع ساختاری، مالی، فرهنگی و سوءتفاهم‌های حرفه‌ای دانست:

الف. موانع ساختاری و مالی

  1. بحران بودجه و اولویت‌بندی: آموزش و پرورش همواره با محدودیت‌های شدید بودجه‌ای مواجه است. در چنین شرایطی، تخصیص بودجه برای نیروی انسانی که مستقیماً در تدریس دروس اصلی مشارکت ندارد (مانند مددکاران)، در اولویت پایین‌تری قرار می‌گیرد.
  2. فقدان چارت سازمانی تخصصی: همانطور که ذکر شد، عدم وجود یک ردیف استخدامی رسمی و گسترده برای مددکار اجتماعی، بزرگترین مانع ساختاری است. تا زمانی که این شغل به عنوان یک نیاز بنیادین تعریف نشود، امکان استخدام فارغ‌التحصیلان این رشته به صورت تخصصی وجود نخواهد داشت.

ب. سوءتفاهم و تداخل نقش‌های حرفه‌ای

  1. اشتباه گرفتن با مشاوره یا امور انظباطی: درک عمومی از مددکاری اجتماعی در ایران اغلب با “مشاوره” یا “رسیدگی به امور انضباطی” اشتباه گرفته می‌شود. مسئولین آموزشی ممکن است تصور کنند که مشاور مدرسه یا معاون، تمامی ابعاد مشکلات اجتماعی را پوشش می‌دهد، در حالی که مددکار اجتماعی بر تعاملات محیطی و مداخلات سیستمی تمرکز دارد.
  2. ترس از ورود به حریم خصوصی: مددکاری اجتماعی به ناچار مستلزم ورود به مسائل خانوادگی، اقتصادی و شخصی دانش‌آموز است. در فرهنگ ایرانی، این امر می‌تواند با مقاومت و عدم اعتماد از سوی خانواده‌ها مواجه شود، زیرا دخالت بیرونی در “امور داخلی خانه” چندان پذیرفته نیست.

ج. موانع آموزشی و حرفه‌ای

  1. تخصص و آموزش ناکافی: حتی در مواردی که وظایف اجتماعی به فردی غیرمتخصص واگذار می‌شود، کمبود آموزش‌های ضمن خدمت تخصصی در حوزه مددکاری برای کادر آموزشی، اثربخشی این خدمات را به شدت کاهش می‌دهد. مددکاری حرفه‌ای نیازمند مهارت‌های خاصی چون مدیریت منابع، مصاحبه انگیزشی و توانمندسازی جامعه‌محور است.
  2. سیاست‌زدگی: تمرکز بیش از حد بر اهداف و برنامه‌های موردنظر آموزش و پرورش در بخش پرورشی، گاهی اوقات اجرای مداخلات اجتماعی مبتنی بر شواهد و نیازهای واقعی دانش‌آموز را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

ضرورت احیای مددکاری اجتماعی در مدارس

با افزایش پیچیدگی‌های جامعه مُدرن، نرخ بالای آسیب‌های اجتماعی (مانند اعتیاد، طلاق، فقر و سلامت روان)، و تأثیرات فزاینده فضای مجازی بر دانش‌آموزان، نیاز به مددکار اجتماعی در مدارس ایران بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود.

مزایای اصلی:

  • کاهش غیبت و اُفت تحصیلی: با حذف موانع اجتماعی-اقتصادی، دانش‌آموزان بیشتر در کلاس حاضر شده و تمرکز بهتری بر درس خواهند داشت.
  • شناسایی زودهنگام خطر: مددکاران می‌توانند کودکان در معرض آزار، غفلت یا مشکلات حاد سلامت روان را قبل از تبدیل شدن به یک بحران جدی، شناسایی و ارجاع دهند.
  • ارتقاء عدالت آموزشی: مددکاران با تمرکز بر دانش‌آموزان محروم یا دارای چالش، به کاهش نابرابری‌های اجتماعی در دسترسی به فرصت‌های آموزشی کمک می‌کنند.

نتیجه‌گیری

مددکاری اجتماعی در مدارس ایران یک «انتخاب لوکس» نیست، بلکه یک «ضرورت بنیادی» است که زیربنای سلامت و موفقیت کل نظام آموزشی را تقویت می‌کند.

کم‌فروغی این حرفه یک ضعف سیستمی است که با تعریف پست‌های سازمانی مشخص، تخصیص بودجه مستقل و فرهنگ‌سازی در خصوص تمایز نقش مددکار از مشاور و معاون، قابل جبران است.

احیای این جایگاه، نه تنها به نفع دانش‌آموزان آسیب‌پذیر است، بلکه به ارتقاء کیفیت کلی آموزش و پرورش در کشور منجر خواهد شد.

مددکاری اجتماعی در مدارس ایران
مددکاری اجتماعی در مدارس ایران
رسانه تاب آوری ایران رسانه تاب آوری ایران
ویرایش پست
دکمه بازگشت به بالا