مالکیت خواهی: یک پاتولوژی ویرانگر و ضرورت قاطعیت تام
حتی اگر فرد مالکیتخواه به طور موقت عقبنشینی کند، این عقبنشینی تاکتیکی است، نه اعتقادی. انتظار اعتماد از چنین فردی یک توهم است، زیرا او اساساً توانایی لازم برای درک مفهوم “وابستگی سالم” را ندارد.
فهرست عناوین مطلب
مالکیت خواهی: یک پاتولوژی ویرانگر و ضرورت قاطعیت تام
یلدافتوحی – مدیریتداخلی مجموعهرسانههای مددکاریاجتماعیایرانیان
مقدمه
مالکیت خواهی، فراتر از یک صفت ناخوشایند، یک پاتولوژی مخرب شخصیتی است که ریشه در ناامنی عمیق و نیاز بیمارگونه به کنترل دارد.
این خصیصه، حیات روانی و استقلال فردی قربانی را هدف قرار میدهد و به دلیل ماهیت تمامیتخواه خود، هرگونه تساهل یا مماشات را به نقطهای برای نفوذ بیشتر تبدیل میکند. در مواجهه با فرد مالکیتخواه، تنها یک استراتژی عملی وجود دارد: قاطعیت تام و غیرقابل مذاکره.
ماهیت تمامیت خواه مالکیت
فرد مالکیتخواه نه تنها بر داراییهای مادی یا زمان دیگری، بلکه بر اراده، فکر و حتی هویت او ادعای انحصاری دارد. این تمامیتخواهی به گونهای است که مرزهای شخصی را به رسمیت نمیشناسد و هر تلاشی برای ایجاد حریمهای تفکیکشده را به عنوان تهدیدی علیه “مالکیت” خود تلقی میکند.
این نوع شخصیت، در هر صنفی، رده شغلی یا طبقه اجتماعی که باشد، همانند یک دیکتاتور کوچک عمل میکند؛ او در پی تملک مطلق و حذف کامل خودمختاری است.
ناراستیِ حاصل از عدم اعتماد
یکی از بزرگترین خطاهای استراتژیک در برخورد با مالکیتخواه، تلاش برای اعتمادسازی یا ایجاد استثنائات است.
از آنجا که این ویژگی از یک نقص درونی (عدم امنیت و فقدان خودارزشی) نشأت میگیرد، نه از رفتار بیرونی شما، هیچ اقدام متقابل، شفافسازی، یا مرزگذاری دوستانهای نمیتواند آن را درمان کند.
حتی اگر فرد مالکیتخواه به طور موقت عقبنشینی کند، این عقبنشینی تاکتیکی است، نه اعتقادی. انتظار اعتماد از چنین فردی یک توهم است، زیرا او اساساً توانایی لازم برای درک مفهوم “وابستگی سالم” را ندارد.
ضرورت اقدام قاطعانه و بدون تزلزل
بنابراین، تنها راهکار مؤثر، «نشاندن فرد مالکیتخواه سر جای خودش» با یک استراتژی دو مرحلهای است:
- تعیین مرزهای آهنین: مرزها باید بدون ابهام و بدون فضای تفسیر باشند. این مرزها نه تنها باید اعلام شوند، بلکه باید فوراً با اعمال پیامدهای از پیش تعیین شده، پشتیبانی گردند.
- پیگیری قاطعانه و محکم: قاطعیت باید یک پیگیری مستمر و بدون وقفه باشد. هرگونه تزلزل، عقبنشینی یا نرمش در اعمال پیامدها، نه تنها مرز را تخریب میکند بلکه به مالکیتخواه سیگنال میدهد که میتوان با فشار بیشتر، به نتیجه دلخواه رسید. این پیگیری، باید با خونسردی، و به دور از درگیریهای هیجانی، اما با استحکام فولادین انجام پذیرد.
نتیجهگیری
مالکیت خواهی یک بیماریِ شخصیتی است که محیط را برای رشد خود ناامن میسازد. تسلیم شدن در مقابل خواستههای آن یا تلاش برای دلجویی از آن، تنها سوخت این آتش را فراهم میکند.
حفظ سلامت روان و استقلال فردی، مستلزم عدم سازش در برابر این تمامیتخواهی است. مقابله با این پاتولوژی، نیازمند شجاعت، آگاهی و استراتژیای است که تنها از طریق قاطعیت و استواریِ بیچون و چرا محقق میشود.
