زیست مسئولانه، حلقه مفقوده جامعه ایرانی

زیست مسئولانه حلقه مفقوده جامعه: گاهی واژه‌ها آن‌قدر بعید می‌شوند که حتی تصور کردن امکان آن دور از ذهن می‌شود، هم‌نشینی دو مفهوم “زیستن” و “مسئولیت‌پذیری” یکی از همان پارادوکس‌های جدی است؛ در زمانه‌ای که با حجم وسیعی از بی‌مسئولیت‌ها احاطه شده چگونه می‌توان به امکان “زیست‌مسئولانه” اندیشید؟زیست مسئولانه حلقه مفقوده جامعه

زیستن مسئولانه چه خصیصه‌هایی دارد و چه موانعی بر عدم فراگیری آن اثر می‌گذارد؟

پرداختن به این پرسش‌های جدّی هدف نوشتار حاضر است تا در بزنگاهی که زیستن به مثابه‌ی زنده بودن بیولوژیک نیز به دشواری میسر می‌شود به مفهومی بیاندیشیم که پرداختن به آن را “شاعرانه” و صرفاً جلوه‌های نمایشی از چینش واژه‌ها نمود می‌دهد.

زیست مسئولانه حلقه مفقوده جامعه
زیست مسئولانه حلقه مفقوده جامعه

ما در چنین شرایطی به زیست مسئولانه به عنوان امری کانونی در استمرار بقا می اندیشیم و امکان تحقق آن را ممکن می‌دانیم؛ امّا چگونه می‌توان در جامعه‌ای که از سویه‌های گوناگونی آماج شوک‌های پی در پی قرار دارد به زیست مسئولانه اندیشید؟زیست مسئولانه حلقه مفقوده جامعه زیست مسئولانه حلقه مفقوده جامعه

زیست مسئولانه را به کودکان بیاموزیم
زیست مسئولانه را به کودکان بیاموزیم

جامعه‌ای که از لحاظ اقتصادی در یکی از وحشتناک‌ترین شوک‌های تورمی قرار گرفته است و از لحاظ اجتماعی در آستانه تجربه‌ی یک دگرگونی عمیق و جدی قرار دارد؛ انتظار از چنین جامعه‌ای حمایت تدافعی از بقایِ خود و یا در نهایت حجم محدودتری از افراد نزدیک به دایره “خودی”هاست؛ زیست مسئولانه امّا به این محدودیت‌ها بسنده نمی‌کند و می‌خواهد پیله باورهای قالبی را کنار زند و سخاوتمندانه انسان‌ها و موجودات بی‌شماری را نجات دهد؛ نگرانی از حال “پیروز” تشویش از تنها شدن “امید” _ آخرین دُرنای مهاجر_در حالی‌که در واقعیت زندگی روزمره در درد عمیقی غوطه‌ می‌زنیم، شاید شمایِ کاریکاتوری از تلاش برای نشان دادن “مسئولیت” هاست؛ در حالی‌که غمِ نگرانی و ورشکستگی مالی بر دوش اکثریت جامعه سنگینی می‌کند امّا در عین حال نابودی “جنگل‌های هیرکانی” ساخت سد “گتوند” و هزاران اخبار مشابه را وسواس گونه پیگیری می‌کنیم و از امضاء کارزاری مرتبط با آن کوتاهی نمی‌کنیم …

این‌ها گوشه‌ایی از جلوه‌های زیست مسئولانه است.

یست مسئولانه حلقه مفقوده جامعه
زیست مسئولانه حلقه مفقوده جامعه

غیر از این کنش‌هایی که بیشتر در زندگی مجازی جریان می‌یابد “زندگی روزمره” در عرصه واقعی نیز خالی از نمادهای زیست مسئولانه نیست آن هنگام گه نگران انداختن زباله در خیابان هستیم و اثراتی که بر جای می‌گذارد و یا مادامی که نسبت به حیوان آزاری واکنش نشان می‌دهیم جلوه‌هایی از این مسئولیت را نشان داده‌ایم. زیست مسئولانه حلقه مفقوده جامعهزیست مسئولانه حلقه مفقوده جامعه

حمایت از زنی که در معرض آزار قرار گرفته و نگاه حمایت‌گرانه از کودکان‌کار نیز از این دست نشان‌های نمادین است.

پرسش ضروری دیگر، موانعی است که در مسیر تحقق زیست مسئولانه خودنمایی می‌کند:

“بی‌تفاوتی اجتماعی”، “ناامیدی فزاینده”، چند نمونه از موانع جلوه‌گری زیست مسئولانه می‌باشد.

همه این‌ها یعنی اگر بی‌محابا دست به کنش مسئولانه بزنیم بی‌آن‌که پیوندهای نامحسوسش را با ساختار قدرت انکار کنیم، دست به قمار بزرگی زده‌ایم؛ از این رهگذر ایفای کنش مسئولانه همدستی با ساختار قدرت نخواهد بود، بلکه دریچه‌ای به نوعی “مقاومت” گشاده می‌شود که می‌تواند پیشبرانه و منشاء تغییرات اساسی باشد.زیست مسئولانه حلقه مفقوده جامعه زیست مسئولانه حلقه مفقوده جامعه

یادداشت اختصاصی از فاطمه زوارموسوی؛ کارشناس ارشد جامعه شناسی

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
دکمه بازگشت به بالا