مددکارنیوز، پایگاه خبری مددکاری اجتماعی ایران، اخبار، تحلیل، آموزش‌ و تولید محتوای تخصصی در حوزه اجتماعی

رسانه تاب آوری ایران

رقص روی آوار؛ روایتی از تاب‌آوری، میان ویرانه‌ها

رقص روی آوار؛ روایتی از تاب‌آوری، میان ویرانه‌ها

به قلم رسول ناگزیر، مددکار اجتماعی و مدیرعامل مؤسسه فانوس امید و زندگی

ما رقصیدن را بلد نبودیم.

نه روی آوار، نه در دل آتش، نه میان تکه‌های شیشه‌ی شکسته‌ی کلاس‌ها و بیمارستان‌ها.
ما دانشجو بودیم، نه قهرمان.

آموخته بودیم یاد بگیریم، نه زنده بمانیم در حالی که ذهن‌مان هر شب منفجر می‌شود.
اما آن دوازده روز، همه چیز را عوض کرد.

از اواخر خرداد تا اوایل تیر ۱۴۰۴، هر روز با صدای آژیر بیدار شدیم و با صدای انفجار خوابیدیم که هیچ‌کدام از ما مثل قبل بیدار نشدیم. شاید در تاریخ بعدها بنویسند که دانشگاه‌ها دوباره باز شدند ، امتحانات به شهریور موکول شد و دانشجویان برگشتند سر کلاس ها.

اما در تاریخ نخواهند نوشت که ذهن‌ها هنوز از صدای انفجارها آشفته اند و هر جلسه امتحان برای ما، بازگشت به میدان جنگی است که از آن زنده بیرون آمده‌ایم اما سالم نه.

در آن بمباران‌ها، ما فقط ساختمان‌ها را از دست ندادیم بلکه ما آدم ها را هم از دست داده ایم. دوست، همکلاسی و حتی استاد. در این میان استادمان، دکتر غلامرضا کمانی، با ما دیگر کلاس نخواهد داشت و نامش حالا در لیست شهداست ، نه در فهرست استادان.

ما اما هنوز اینجاییم. با روان‌هایی خراشیده. با حافظه‌هایی که هر روز و هر شب، صحنه‌ها را بازپخش می‌کنند، مانند آنکه در یک لوپ بی پایان گرفتار شده ایم.

روان‌شناسان به چنین شرایطی تروما،
یعنی آسیب روانی پس از یک رویداد غیرقابل‌تحمل می گویند.
که اگر تکرار شود، به PTSD
یعنی اختلال استرس پس از سانحه ختم می‌شود.

تاب‌آوری اما همین‌جاست که معنا می‌گیرد. نه به‌ عنوان یک شعار انگیزشی، بلکه به‌عنوان ضرورت ادامه دادن، وقتی دیگر چیزی برای تکیه دادن نیست. تاب‌آوری یعنی یاد بگیری به جای فرار از اندوه با آن راه بروی.

یعنی بپذیری که ترومای تو واقعیست و برایش راهی باید بیابی.
یعنی مددکاری اجتماعی و روان‌شناسی دیگر در حاشیه‌ی کلاس نیستند بلکه در متن زندگی ما ایستاده‌اند و اگر بپرسند تاب‌آوری چیست؟ خواهم گفت: تاب‌آوری

یعنی در دلِ درد، رقص روی آوار.
یعنی وقتی همه‌چیز ریخته تو هنوز جرأت ساختن داشته باشی.

ما آمدیم، چون هنوز باید کسی بماند که این کشور را بسازد.
ما برگشتیم، چون به این خاک وابسته‌ایم.
ما هستیم، چون آینده، بدون ما، ناقص می‌ماند.
و اگرچه هنوز نمی‌توانیم خوب بخوابیم و هنوز برگه‌های امتحان برایمان شکل مین دارند برای گذر از این میدان مین نیاز به یاری اساتید دلسوزمان داریم.

و در آخر باید بگویم:
این رقص نیست.
این تقلا برای ادامه دادن است.
ولی اسمش را اگر بخواهی بگذاری رقص روی آوار، شاید بی‌راه نباشد.
رقصی در دل اندوه، به نام تاب‌آوری!

رقص روی آوار؛ روایتی از تاب‌آوری، میان ویرانه‌ها
رقص روی آوار؛ روایتی از تاب‌آوری، میان ویرانه‌ها
رسانه تاب آوری ایران رسانه تاب آوری ایران
دکمه بازگشت به بالا