جایگاه حیاتی مددکاری اجتماعی در مدارس: ضرورت بهرهبرداری کامل از یک ظرفیت مغفول
فهرست عناوین مطلب
- جایگاه حیاتی مددکاری اجتماعی در مدارس: ضرورت بهرهبرداری کامل از یک ظرفیت مغفول
- وظایف محوری مددکاران اجتماعی در مدارس
- شناسایی و ارزیابی نیازها:
- ارائه خدمات حمایتی و مشاورهای:
- مدیریت ارتباطات و ارجاع:
- پیشگیری و ارتقاء سلامت اجتماعی:
- چالش بهرهبرداری از ظرفیت مددکاران اجتماعی در مدارس ایران
- جایگاه سازمانی نامشخص:
- استخدام محدود:
- غلبه رویکرد “مشاوره محور”:
- چرایی کماستفاده بودن پتانسیل مددکاری اجتماعی نسبت به مشاوران و روانشناسان
- تفاوت در ماهیت عمل و مکان تمرکز:
- اولویتهای ساختاری و مالی:
- ناآگاهی از نقش پیشگیرانه:
جایگاه حیاتی مددکاری اجتماعی در مدارس: ضرورت بهرهبرداری کامل از یک ظرفیت مغفول
مدارس به عنوان کانونهای اصلی تربیت و جامعهپذیری، نقشی فراتر از صرفاً انتقال دانش دارند.
در جامعه پیچیده امروز، دانشآموزان با چالشهای گوناگون روانی-اجتماعی، خانوادگی و محیطی روبرو هستند که موفقیت تحصیلی و سلامت کلی آنها را تحتالشعاع قرار میدهد.
در این میان، نقش مددکاران اجتماعی مدرسه به عنوان پلی ارتباطی میان دانشآموز، خانواده، مدرسه و جامعه، حیاتی و غیرقابل انکار است.
وظایف محوری مددکاران اجتماعی در مدارس
مددکاری اجتماعی مدرسه یک حوزه تخصصی است که بر تقویت عملکرد روانی-اجتماعی دانشآموزان برای حمایت از موفقیت تحصیلی و رفاه کلی آنها تمرکز دارد. وظایف اصلی مددکاران اجتماعی در محیط مدرسه را میتوان در محورهای زیر خلاصه کرد:
شناسایی و ارزیابی نیازها:
- انجام ارزیابیهای روانی-اجتماعی برای تشخیص نیازهای دانشآموزان در زمینههای تحصیلی، رفتاری، عاطفی و خانوادگی.
- شناسایی زودهنگام دانشآموزان در معرض خطر آسیبهای اجتماعی، ترک تحصیل، و مشکلات سلامت روان.
ارائه خدمات حمایتی و مشاورهای:
- ارائه مشاوره فردی و گروهی به دانشآموزان در مواجهه با استرس، اضطراب، مشکلات رفتاری و سازگاری اجتماعی.
- مداخله در بحرانها و شرایط اضطراری (مانند سوءرفتار، غفلت، حوادث خانوادگی یا خودکشی).
مدیریت ارتباطات و ارجاع:
- برقراری ارتباط مؤثر با خانوادهها و ارائه مشاوره و آموزش به والدین برای تقویت نقش حمایتی آنها.
- ایجاد ارتباط میان مدرسه و منابع اجتماعی/خدماتی خارج از مدرسه (مانند مراکز درمانی تخصصی، سازمانهای حمایتی و حقوقی).
- وکالت از حقوق دانشآموزان و تضمین دسترسی آنها به منابع لازم.
پیشگیری و ارتقاء سلامت اجتماعی:
- اجرای برنامههای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی (مانند اعتیاد، خشونت، پرخاشگری) از طریق کارگاهها و آموزش مهارتهای زندگی.
- همکاری با کادر مدرسه برای ایجاد یک محیط امن و حمایتی و ارتقاء سلامت روانی-اجتماعی کلی مدرسه.
مددکار اجتماعی به طور همزمان به فرد (دانشآموز) و محیط اطراف او (خانواده و مدرسه) توجه دارد، که این رویکرد سیستمی، وجه تمایز اصلی آن با سایر تخصصهای مدرسهای است.
چالش بهرهبرداری از ظرفیت مددکاران اجتماعی در مدارس ایران
متأسفانه، شواهد و نظرات کارشناسان انجمن مددکاری اجتماعی ایران نشان میدهد که از ظرفیت وجودی مددکاران اجتماعی در مدارس ایران به درستی بهرهبرداری نشده است. این عدم بهرهبرداری صحیح در موارد زیر مشهود است:
جایگاه سازمانی نامشخص:
- عدم وجود پست سازمانی اختصاصی و فراگیر برای “مددکار اجتماعی” در ساختار رسمی آموزش و پرورش، به استثنای معدودی از مدارس خاص یا طرحهای محدود.
- در طرحهایی مانند “نماد” (نظام مراقبت اجتماعی از دانشآموزان)، با وجود اهمیت کار مددکاری، در برخی موارد مسئولیتهای تخصصی به افراد فاقد تخصص واگذار شده است.
استخدام محدود:
- در دورههای استخدام نیروهای جدید در آموزش و پرورش، سهمیه یا اولویت قابل توجهی برای جذب فارغالتحصیلان مددکاری اجتماعی در نظر گرفته نشده است.
غلبه رویکرد “مشاوره محور”:
- ساختار فعلی خدمات حمایتی در مدارس عمدتاً بر نقشهای مشاورهای و روانشناسی متمرکز شده که اگرچه ضروری هستند، اما ابعاد اجتماعی و ارتباطی مددکاری اجتماعی را که در مواجهه با آسیبهای اجتماعی و مسائل خانوادگی حیاتی است، پوشش نمیدهند.
چرایی کماستفاده بودن پتانسیل مددکاری اجتماعی نسبت به مشاوران و روانشناسان
استفاده کمتر از پتانسیل مددکاران اجتماعی در مدارس ایران نسبت به مشاوران و روانشناسان دلایل ریشهای دارد که اغلب به ناآشنایی با ماهیت تخصص و ساختارهای فکری غالب بازمیگردد:
تفاوت در ماهیت عمل و مکان تمرکز:
- مشاوره و روانشناسی اغلب بر رویکردهای “اتاق محور” و درونفردی تمرکز دارند؛ یعنی فرد (دانشآموز) برای حل مسائل روانی و عاطفی خود به آنها مراجعه میکند.
- مددکاری اجتماعی رویکرد “میدان محور” و سیستمی دارد؛ مددکار به طور فعال به سراغ خانواده و جامعه میرود، و تمرکز او به طور همزمان بر فرد و محیط اطراف اوست. این بُعد فعال و محیطنگر مددکاری، برای حل ریشهای مشکلات اجتماعی دانشآموزان ضروری است، اما به دلیل عدم درک صحیح از نیاز به “پل ارتباطی” با جامعه، کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
اولویتهای ساختاری و مالی:
- ساختار آموزش و پرورش ایران به طور سنتی، بیشتر بر موضوعات آموزشی، درسی و محفوظات متمرکز بوده است. دغدغههای مالی و تأکید بیش از حد بر بُعد آموزشی، مجالی برای سرمایهگذاری کافی در حوزههای تخصصی اجتماعی و روانی باقی نمیگذارد.
- مددکاری اجتماعی، به دلیل گستردگی حوزه عمل و نیاز به ارتباط با منابع متعدد، تخصصی پرهزینه و نیازمند ساختار پشتیبان قوی است که در اولویتهای بودجهای قرار نگرفته است.
ناآگاهی از نقش پیشگیرانه:
- اهمیت نقش پیشگیرانه و کنترلی مددکاران اجتماعی در کاهش و کنترل آسیبهای اجتماعی (از طریق آموزش مهارتهای ارتباطی و افزایش آگاهی والدین و معلمان) اغلب نادیده گرفته شده و مدیران بیشتر به دنبال واکنش به بحران هستند تا پیشگیری از آن.
در نهایت، آموزش و پرورش برای تحقق اهداف متعالی تربیتی خود در دوران پیچیدگیهای اجتماعی کنونی، باید با درک عمیقتر از تخصص و رویکرد جامع مددکاری اجتماعی، گامهای جدی برای ایجاد ساختارهای رسمی و استخدام متخصصان متعهد و مجرب این رشته بردارد.