اهمیت حیاتی و راهبردهای خودمراقبتی در مددکاری اجتماعی
راهی برای تابآوری و عملکرد حرفهای اخلاقی
فهرست عناوین مطلب
- اهمیت حیاتی و راهبردهای خودمراقبتی در مددکاری اجتماعی
- چکیده
- مقدمه: نیاز به خودمراقبتی در یک حرفه پرتنش
- تعریف و ابعاد سهگانه خودمراقبتی
- ضرورت اخلاقی و پیامدهای عملکردی خودمراقبتی
- خودمراقبتی و اخلاق حرفهای
- پیامدهای عدم خودمراقبتی
- راهبردهای پژوهشمحور برای خودمراقبتی مؤثر
- راهبردهای فردی
- راهبردهای سازمانی (سطح کلان)
- نتیجهگیری
اهمیت حیاتی و راهبردهای خودمراقبتی در مددکاری اجتماعی
راهی برای تابآوری و عملکرد حرفهای اخلاقی
نویسنده: یلدا فتوحی
چکیده
حرفه مددکاری اجتماعی به دلیل ماهیت پیچیده و قرار گرفتن مستمر در معرض آلام فردی و اجتماعی، یکی از پرخطرترین مشاغل از نظر آسیبهای روانی-اجتماعی مانند فرسودگی شغلی و خستگی شفقت محسوب میشود.
این مقاله پژوهشی مروری، به بررسی اهمیت حیاتی و نقش محوری خودمراقبتی (Self-Care) به عنوان یک استراتژی چندوجهی برای حفظ سلامت روان، ارتقاء تابآوری و تضمین عملکرد حرفهای اخلاقی مددکاران اجتماعی میپردازد.
یافتههای پژوهشهای موجود نشان میدهد که درگیر شدن آگاهانه و هدفمند در فعالیتهای خودمراقبتی، نه تنها به نفع شخص مددکار است، بلکه مستقیماً بر کیفیت خدمات ارائه شده به مددجویان تأثیر مثبت دارد و در بلندمدت، منجر به افزایش رضایت شغلی و کاهش نرخ ترک خدمت میشود.
در نهایت، با تأکید بر لزوم یک رویکرد چند سطحی (فردی و سازمانی)، راهبردهای عملی برای نهادینهسازی خودمراقبتی در آموزش و عمل مددکاری اجتماعی ارائه میشود.
مقدمه: نیاز به خودمراقبتی در یک حرفه پرتنش
حرفه مددکاری اجتماعی (Social Work) با تکیه بر اصول عدالت اجتماعی و حقوق بشر، نقش کلیدی در توانمندسازی افراد و ساختارها برای مقابله با چالشهای زندگی و ارتقاء رفاه اجتماعی ایفا میکند.
با این حال، مواجهه دائمی با بحرانها، تروماها، نابرابریها و سیستمهای حمایتی ناکارآمد، مددکاران اجتماعی را در معرض خطر بالای آسیبهای روانی-اجتماعی قرار میدهد.
فرسودگی شغلی (Burnout) که با سه مؤلفه خستگی عاطفی، بیاحساسی و کاهش موفقیت شخصی مشخص میشود، در کنار خستگی شفقت (Compassion Fatigue) که نتیجه جذب استرس و تروماهای مددجویان است، به عنوان خطرات شغلی عمده در این حوزه شناسایی شدهاند.
از این رو، بحث خودمراقبتی در مددکاری اجتماعی دیگر یک انتخاب رفاهی نیست، بلکه یک ضرورت حرفهای و اخلاقی محسوب میشود.
تحقیقات نشان میدهد که خودمراقبتی فعال و پیشگیرانه نه تنها احتمال فرسودگی را کاهش میدهد، بلکه به عنوان ستون فقرات تابآوری مددکار اجتماعی عمل میکند (Result 1.9, 2.1).
تعریف و ابعاد سهگانه خودمراقبتی
خودمراقبتی فراتر از فعالیتهای تفریحی ساده، به عنوان یک فرآیند هدفمند و آگاهانه برای مشارکت در اقداماتی تعریف میشود که سلامت و بهزیستی جامع فرد را ترویج میدهند. در زمینه حرفههای یاورانه، این مفهوم به دو بعد اصلی تقسیم میشود (Result 2.8):
- خودمراقبتی شخصی (Personal Self-Care): اقداماتی که سلامت جسمی، روانی و عاطفی فرد را در زندگی روزمره تقویت میکند.
- خودمراقبتی حرفهای (Professional Self-Care): اقداماتی که به منظور حفظ سلامت و یکپارچگی در نقش حرفهای انجام میشود و برای عملکرد شایسته و اخلاقی حیاتی است (Result 2.1).
برخی چارچوبهای مطالعاتی، ابعاد خودمراقبتی را به چهار زیربخش گسترش میدهند:
- مراقبت جسمی: شامل رژیم غذایی مناسب، ورزش منظم، و استراحت کافی.
- مراقبت عاطفی: شامل بیان احساسات، خود تشویقی و ایجاد فضایی برای خنده و شادی.
- مراقبت روانی/ذهنی: شامل تمرین ذهنآگاهی (Mindfulness)، نوشتن افکار (Journaling) و تعیین حد و مرزهای مشخص.
- مراقبت اجتماعی/معنوی: شامل حفظ ارتباطات اجتماعی منظم، شرکت در فعالیتهای معنوی و درگیر شدن در کارهای عدالت اجتماعی.
ضرورت اخلاقی و پیامدهای عملکردی خودمراقبتی
خودمراقبتی و اخلاق حرفهای
پژوهشها به طور فزایندهای بر ارتباط مستقیم میان خودمراقبتی و اصول اخلاق حرفهای در مددکاری اجتماعی تأکید دارند (Result 2.6).
مددکاری که به دلیل فرسودگی دچار اختلال عملکرد شده است، نمیتواند به طور شایسته از اصول بنیادین حرفه مانند احترام به کرامت انسانی، قضاوت حرفهای منطقی و اعمال بهترین منافع برای مددجو تبعیت کند. از این منظر:
- صلاحیت حرفهای: مراقبت از خود، توانایی مددکار را برای استفاده مؤثر از «خویشتن» در فرآیند یاریگری حفظ میکند.
- پیشگیری از آسیب: اهمال در خودمراقبتی میتواند منجر به آسیب رساندن ناخواسته به مددجو از طریق تصمیمگیری ضعیف، بیحوصلگی یا بیتفاوتی عاطفی شود.
پیامدهای عدم خودمراقبتی
نداشتن یک برنامه خودمراقبتی قوی در مددکاری اجتماعی، پیامدهای منفی جدی را در پی دارد:
پیامد | توضیحات |
افزایش فرسودگی شغلی و خستگی شفقت | منجر به از دست دادن انگیزه و علاقه به کار (Result 2.5, 2.10) |
افزایش نرخ ترک خدمت | بالا رفتن جابجایی شغلی که هزینههای انسانی و مالی سنگینی بر سازمان و جامعه تحمیل میکند (Result 2.9) |
کاهش کیفیت خدمات | تأثیر مستقیم بر اثربخشی مداخلات و در نتیجه، آسیب به مددجو و کاهش نتایج بهزیستی. |
مشکلات جسمی و روانی | اختلال در خواب، اضطراب، افسردگی، و پاسخهای ناسالم به استرس (مثل پرخوری یا مصرف الکل) (Result 2.5, 2.10) |
راهبردهای پژوهشمحور برای خودمراقبتی مؤثر
یافتههای پژوهشی، مجموعهای از راهکارهای مؤثر در حوزههای فردی و سازمانی را برای نهادینهسازی خودمراقبتی در مددکاری اجتماعی ارائه میدهند:
راهبردهای فردی
- تمرین ذهنآگاهی و مدیتیشن: تکنیکهای ذهنآگاهی به طور برجستهای برای کاهش اضطراب و فرسودگی شغلی مؤثر بودهاند و به مددکاران کمک میکنند تا از لحاظ ذهنی فاصله خود را با کار حفظ کنند (Result 1.1, 2.3, 2.7).
- تنظیم مرزهای کاری: تعیین و حفظ مرزهای سالم بین زندگی حرفهای و شخصی، از جمله عدم پاسخگویی به تماسها در ساعات غیرکاری و استفاده کامل از استراحتها (Result 1.1, 2.2).
- سلامت جسمی: ورزش به عنوان یک راهکار کلاسیک و بسیار مؤثر مدیریت استرس، در کنار تغذیه متعادل و استراحت کافی، برای حفظ بنیه جسمی مورد تأکید است (Result 1.1, 2.3).
- جستجوی حمایت اجتماعی: حفظ ارتباط منظم با خانواده، دوستان و همکاران، و ایجاد یک شبکه حمایتی قوی برای مقابله با استرس (Result 1.1, 2.2).
راهبردهای سازمانی (سطح کلان)
پژوهشها به وضوح نشان میدهند که خودمراقبتی موفق نیازمند یک چارچوب چند سطحی است که شامل تعهد فردی و حمایت سازمانی باشد (Result 2.4, 2.7). سازمانهای مددکاری اجتماعی موظفند محیطی را ایجاد کنند که حامی بهزیستی کارکنان باشد:
- حمایت سرپرستی (Supervisor Support): ایجاد یک رابطه مثبت بر پایه اعتماد و دلسوزی بین سرپرست و مددکار، و برگزاری جلسات پایش مستمر برای ارزیابی دشواریهای شغلی (Result 1.2, 2.1).
- سیاستهای حمایتی: اجرای سیاستهای سازمانی حامی سلامت، مانند مرخصیهای استحقاقی بیشتر یا به رسمیت شناختن شغل به عنوان سخت و زیانآور در سطح سیاستگذاری ملی (Result 1.2).
- آموزش و ترویج: تسهیل دسترسی به آموزشهای مستمر در زمینه مدیریت استرس، خودمراقبتی و تکنیکهای تابآوری.
نتیجهگیری
خودمراقبتی در مددکاری اجتماعی یک مفهوم نوظهور نیست، بلکه یک رکن اساسی برای حفظ سلامت مددکاران اجتماعی، ارتقاء تابآوری و تضمین کیفیت اخلاقی خدمات است.
تحقیقات به طور قاطع نشان میدهند که مددکارانی که آگاهانه از خود مراقبت میکنند، کمتر دچار فرسودگی میشوند، در کار خود مؤثرتر هستند و رضایت شغلی بالاتری دارند.
تحقق این امر نیازمند یک تغییر فرهنگی در این حرفه است، به طوری که خودمراقبتی نه به عنوان یک لوکس، بلکه به عنوان یک تعهد حرفهای اولیه دیده شود.
این تغییر باید هم در سطح تعهد فردی و هم در سطح سیاستگذاری و حمایت سازمانی برای ایجاد محیطهای کاری حامی و سالم به وقوع بپیوندد.
با نهادینهسازی خودمراقبتی، حرفه مددکاری اجتماعی میتواند به طور مؤثرتری به مأموریت خود در جهت ارتقاء رفاه و عدالت اجتماعی دست یابد.